loading...

پایان نامه های ارشد

چهارشنبه 25 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:22 ق.ظ

مشاوره برای نوشتن طرح های کسب و کار


ویژه دانشجویان و کارآفرینان

 

 

()


09125457825


مهدی بصیرزاده


کارشناس ارشد مدیریت صنایع

 

 

 

          smarking 
مدیر سایت پایان نامه بازدید : 148 یکشنبه 15 اردیبهشت 1398 زمان : 16:02 نظرات (0)

کسب درآمد از سایتای برون سپاری

قرارداد: سرویس دهی با عقد یه قرارداد زور آور حقوقی با مجازاتای مالی و حقوقی. اعمال این مورد با سرویسای داخلی نمی شه.

دسترسی به استعداد: دسترسی به یه استخر بزرگ از استعداد و یه منبع پایدار از مهارت ها، به خاص در علوم و مهندسی.

بقیه دلایل عبارتند از: بهبود کیفیت، امکان رسیدگی قانونی به ایرادات موجود در خدمت یا محصول خریداری شده، دسترسی به تخصصای موجود در بیرون از سازمان و بهبود توانایی واسه تغییر اندازه تولید، کوچیک کردن حجم شرکتها، داشتن قدرت مانور بیشتر درایجاد تغییرات تند در موارد بحران.

بدیای انجام پروژه به روش سنتی

تصور کنین که واسه انجام یه کار ترجمه یه روز صبح از خونه خود بیرون شید

و دیگه حتی امکان تحقیق کردن و اطمینان پیدا کردن

نسبت به این موسسه رو هم دارین.

اشکالات روش سنتی رو این جور بگیم:

  1. محال بودن تحقیق کافی واسه پیدا کردن یه پیمانکار مناسب
  2. محال بودن مقایسه آسون و مساوی پیمانکارها
  3. امنیت مالی پایین اگه پیمانکار به وعده هاش عمل نکنه

کیفیت کارا بالاتر رفته و هزینه ها هم کاهش چشم گیری داشتن.

  1. نبود ایجاد آلودگی و ترافیک و نبود اتلاف وقت
  2. یه پیمانکار و کیفیت کار ایشون فقط با چند کلید

سایت پونیشا 

سایت پارس کدز

پارس فریلنسر

کارویار

راهبری نوشته‌ها

مدیر سایت پایان نامه بازدید : 221 دوشنبه 23 مهر 1397 زمان : 1:37 نظرات (0)

پایان نامه ارشد : جایگاه جا و زمان در فقه و حقوق

 

 

«اصل بیستم مقرر می­داره که زن و مرد به طور برابر مورد ساپورت قانون قرار دارن. این جمله به معنی حقوق برابر داشتن یعنی برابری و مساوات نیس. چه به نظر بعضی از فقهاء و متخصصین حقوق اسلامی،  زن و مرد مسلمون از حقوق برابری برخوردار نیستن. پس می­توان بر این باور بود که نویسندگان قانون اساسی بر تساوی حقوق زن و مرد معتقد نبوده به جای «تساوی حقوق » قائل به «موازنه حقوق» بین زن و مرد هستن و بر این اعتقاداند که ضرورتی نداره که هرحقی که مرد از آن برخورداره مثل به زن هم داده شه بلکه باید درعوض هر حقی که مرد داره، حقی هم واسه زن قائل شد مثل اینکه زن نمی­تونه از هم بستر شدن با شوهرش دوری ورزد و رابطه زناشویی در هر زمان جزء حقوق شوهره و در قبال اینجور حقی که به شوهر داده شده باید ایشون نفقه همسرش رو بده و یعنی زن حق نفقه داره و با این ترتیب دو حق در برابرهم قرار می­گیرند که یکی واسه شوهر و دیگری واسه زنه و به این گونه س که تساوی برقرار می­گیرد».[۵]

ساپورت برابر از زن و مرد در برابر قانون وقتی معنی واقعی خود رو می­یابد که قوانین عادی و موضوعه، بی عدالتی­آمیز و ناعادلانه نبوده و زن و مرد رو از حقوقی مساوی برخوردار کرده باشن و وگرنه ساپورت برابر خود یه جور بی عدالتی و ظلم به حساب می­آید،  چون که بین «ساپورت برابر در برابر قانون » با «برخورداری از حقوق برابر در برابر قانون » فرق ظریف و آشکاری هست. مثلا اگه زنی به قتل برسه،  اولیاء دم چه زن و چه مرد حق شکایت از قاتل رو دارن (حق برابر) اما قصاص قاتل به شرط پرداخت نصف دیه قاتل از طرف اولیاء دمه .

 

راهبری نوشته‌ها

مدیر سایت پایان نامه بازدید : 311 دوشنبه 23 مهر 1397 زمان : 1:37 نظرات (0)

پژوهش ها نشان داده اند که باورهای خودکارآمدی بر بسیاری از جنبه های کارکرد شخصی تأثیر می گذارند. کسانیکه در مقایسه با دیگران دارای خودکارآمدی سطح بالاتری هستند، امکانات شغلی گسترده تری را مورد ملاحظه قرار می دهند و موقعیت شغلی بیشتری دارند، در مدرسه نمرات بالاتری می گیرند، هدف های شخصی عالی تری را برای خود بر می گزینند و از سلامتی جسمی و روانی بهتری برخوردارند. احساس کارآمدی بالا، سلامت شخصی، توانایی انجام تکلیف و کارها را به طرق مختلف افزایش می دهد. افرادی که به قابلیت های خود اطمینان دارند تکلیف مشکل را به عنوان چالش در نظر می گیرند.          آنها اطمینان دارند که می توانند موقعیت های تهدید آمیز را تحت کنترل خود درآورند. چنین برداشتی نسبت به قابلیت ها، تنیدگی و افسردگی را کاهش می دهد و به تکمیل تکالیف، منجر می شود. (بندورا،1994، پاجارزوشانک،2002).

از دیدگاه بندورا ناکارآمدی ادراک شده[1] نقش مهمی در افسردگی، اضطراب، استرس، روان آزردگی و دیگر حالت های عاطفی بازی می کند. ناکارآمدی ادراک شده می تواند منجر به احساسات و باورهای پوچی، اندوهگینی و اضطراب گردد. زمانی که فرد خود را در رسیدن به انتظارات با ارزش ناکارآمد بداند افسرده خواهد شد و وقتی خود را در کنارآمدن با محرک های بالقوه تهدیدآمیز ناتوان ببیند، مضطرب خواهد شد . (موریس[2]،2002).

1) از انجام دادن تکلیف دشوار پرهیز می کنند.

2) در مقابل مشکلات ایستادگی نمی کنند.

3) نسبت به اهدافی که خود انتخاب کرده اند، احساس تعهد نمی کنند.

4) در موقعیت های دشوار روی ناتوانی های خود و نتایج منفی شکست تأکید می کنند.

6) عملکردهای پایین را علامت کم استعداد خود تعبیر می کنند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند.

مطلب مرتبط :   دانلود پایان نامه ارشد: جرائم مستمرو صلاحیت محلی - صلاحیت و تشکیلات دادگاه کیفری یک در قانون آ.د.ک سال 1392

7) احساس فشارروانی می کنند و در معرض ابتلا به افسردگی قرار می گیرند.

خودکارآمدی بیشتر منجر به تلاش و استقامت بیشتر با موانع و مشکلات می شود. همچنین خودکارآمدی از طریق هدف گذاری بر انگیزش تأثیر می گذارد. در صورتی که فرد در زمینه ای خاص احساس کارآمدی بالایی داشته باشد، اهداف بالاتری را برای خود تعیین می کند، کمتر از شکست می ترسد و در صورت ناموفق بودن استراتژی های قدیمی، استراتژی های جدیدی را می یابد. اما در صورت پائین بودن احساس کارآمدی، فرد یا به طور کامل از تکلیف اجتناب می کند.

 

یا در صورت برخورد با مشکلات به سرعت صحنه را خالی می کند(بندورا،1997،1993، زیمرمن،1995، به نقل از وول فولک[4]،2001). بسیاری از نظریه هایی که در مورد انگیزش انسان وجود دارند، ادراک دانش آموزان از باور کارآمدی خویش را از عوامل مؤثر بر رفتار انگیزش و انجام تکلیف می دانند.

بنابراین زمانی که دانش آموزان خود را در کارهای تحصیلی با کفایت و خودمختار می شناسند، خود را بهتر در می یابند و خود را با اهداف و تکالیف درسی درگیر می کنند. و در نتیجه در امر آموزش موفق می شوند. به علاوه در این صورت آنها در مورد یادگیری خود از رضایت لازم برخوردار می شوند. در واقع زمانی که دانش آموزان خود را کارآمد بدانند، و تکالیف درسی را در حوزه کنترل خود قرار دهند، انگیزش درونی شان برای تکالیف تحصیلی افزایش خواهد یافت (اسپالدینگ، ترجمه نائینیان و بیابانگرد،1384).  پاجاریس (2000) اظهار داشت که باورهای خودکارآمدی، انگیزش را تقویت می کنند. او تحقیقات مربوط به خودکارآمدی را مورد بررسی قرار دارد. پاجاریس با تایید نظر بندورا(1997)، اشاره می کند که خودکارآمدی در این مورد نیست که فرد تا چه اندازه تواناست بلکه در این مورد است که فرد فکر می کند تا چه اندازه تواناست.

مطلب مرتبط :   فروش فایل پایان نامه : چالش های بیمه اجباری سازمان تامین اجتماعی و تاثیر آن بر اشتغال

دانلود پایان نامه ارشد : رابطه خودکارآمدی،اهمال کاری و اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان

 خودکارآمدی و اسناد بر یکدیگر تأثیر می گذارند در صورتیکه موفقیت به علل درونی یا قابل کنترل نسبت داده می شود، خودکارآمدی را تقویت می کند. اما در صورتی که موفقیت به شانس یا مداخله دیگران نسبت داده می شود، ممکن است خودکارآمدی را تقویت نکند. خودکارآمدی هم بر اسناد تأثیر می گذارد. افرادی که در مورد یک تکلیف خاص حس نیرومندی از خودکارآمدی دارند. (من در ریاضی قوی هستم) گرایش دارند به اینکه شکست خود را ناکافی بودن تلاش نسبت دهند من باید تکلیفم را دوباره چک کنم. اما افرادی که خودکارآمدی پایین دارند، شکست را به فقدان توانایی ها نسبت می دهند«من خنگ هستم» بنابراین داشتن حس خودکارآمدی قوی در مورد تکلیف خاص، موجب گرایش فرد به سمت اسنادهای قابل کنترل می شود و اسنادهای قابل کنترل هم خودکارآمدی را افزایش می دهند. بنابراین می توان نتیجه گرفت در صورتیکه یکی از دانش آموزان دیدگاهی جبری داشته باشد(توانایی را نمی توان تغییر داد) و خودکارآمدی هم پایین باشد.

انگیزش خود را در برخورد با شکست ها نسبت می دهد(که او آنها را به فقدان توانایی نسبت می دهد)، به طور کامل از دست می دهد(وول فولک[6]،2001) شواهدی وجود دارد که نشان می دهد احساس خودکارآمدی، حتی در صورتی که این احساس غیر واقع، بنیانه باشد، انگیزش را تقویت می کند. کودکان و والدینی که در مورد آینده خوشبین هستند بر این باورند که می توانند موثر باشند و انتظارات بالایی دارند، از سلامت جسمی و روانی بالاتری برخوردارند و انگیزش پیشرفت بالاتری دارند تحقیقات در مورد خودکارآمدی و پیشرفت نشان می دهد که عملکرد در مدرسه زمانی بهبود پیدا می کند که :

1) دانش آموزان اهداف کوتاه و مدت دارتری را انتخاب کنند تا قضاوت در مورد پیشرفت آسان تر باشد.

2) استراتژی های خاص مانند خلاصه کردن به دانش آموزان داده شود تا آنها را در متمرکز نمودن توجه یاری دهد.

[1] – Perceived Inefficacy

[2] – Muris

[3] – Attribution

[4] -Fulck

[5] – Griffin

[6] – Eool Fulck

[7]- Bihler& Snowan

مدیر سایت پایان نامه بازدید : 241 یکشنبه 22 مهر 1397 زمان : 2:34 نظرات (0)

 

 

 

در کنش بین ارگانیسم و محیط بر محیط تاکید دارند.

 

 

در کنش ارگانیسم و محیط ، بر ارگانیسم تاکید دارند.

 

 

 

چگونگی رشد انسان هدف رشد ماهیت فرد نظریات
برای افراد بشر هیچگونه هدف نهایی در نظر نمی گیرند و معتقدند که هر موجود زنده از طریق منطبق کردن خود با محیطی که در آن زندگی می کند و بسته به شرایط آن محیط عادتهای خاصی را کسب      می کنند. کودک به آسانی به وسیله عوامل محیطی شکل می گیرد. این عوامل ، عواملی هستند که می توانند پاداشها و تنبیه های محیطی را اعمال کنند و مدلهایی هستند که کودک می تواند از آن ها تقلید کند.
کودک بطور فعال تجربیاتی را که علاقمند به درک و کشف آنهاست ، انتخاب می کند.
از دید آنان هر مرحله، انتقال و تغییر مرحله قبل نیست بلکه مرحله جدید است که در دوره های خاصی از زندگی اتفاق می افتد.

 

در کنش بین ارگانیسم و محیط ، بر حسب این که کدام قسمت از شخصیت مورد نظر باشد ، زمانی بر ارگانیسم و گاهی بر محیط تاکید دارند.

کنترل هیجانات و انگیزه ها فرد رشد یافته باید از تضادهایی که در کودکی برای او به وجود آمده، نسبتا آزاد باشد. کودک به وسیله غرایز قدرتمند درونی هدایت می شود.

 

نظریه رشد پیاژه( 1896- 1980) یکی از معروفترین و متحول ترین نظریه های شناختی است. شاید یکی از دلایل پذیرش سریع نظریه ژان پیاژه این باشد که این نظریه در نظر همه کسانی که مدتی را با کودکان گذرانده باشند، صحیح می نماید. مشاهدات ژان پیاژه در مورد کودکان خردسال منجر به این پیشنهاد او شد که تفکر کودکان به ترتیب در چهار مرحله پدید می آید ، که سه مرحله آن در طی سالهای اولیه دوره کودکی روی می دهد. این چهار مرحله عبارتند از مرحله حسی حرکتی، مرحله پیش عملیاتی، مرحله عملیات عینی و در نهایت مرحله عملیات صوری.

پیاژه به عنوان زیست شناس تصدیق کرد که کودکان در صورتی که بخواهند زنده بمانند باید محیط خود را سازمان دهند و با تغییرات موجود در آن سازگار شوند. پیاژه این دو اصل زیست شناسی را طرحواره (عناصر سازمان یافته فکر) و فرایندهایدرونسازی و برونسازی (شیوه ای که انسانها اطلاعات جدید را پردازش می کنند یا با انطباق می یابند) نام نهاد.

 

 

 

خود را به عنوان عامل ( فاعل ) اعمال خویش باز می شناسد و شروع به فعالیت هدفمند می کند . برای مثال ریسمانی را می کشد تا شی قابل حرکتی را به حرکت درآورد.

به مفهوم پایداری شی دست می یابد ، درک می کند که اشیاء وقتی حواس را تحریک نمی کنند ، باز هم وجود دارند.

 

 

به نگهداری عدد ( 6 سالگی ) ، جرم ( 7 سالگی ) ، وزن ( 9 سالگی ) دست می یابد.

اشیاء را بر حسب چند ویژگی طبقه بندی می کند و می تواند آن ها را بر حسب بعد معینی نظیر اندازه ، طبقه بندی کند.

 

به مسایل فرضی ، آینده و جهان بینی می پردازد .

 

ویژگی ها مرحله
حسی – حرکتی (تولدتا 2 سالگی)
استفاده از زبان و بازنمایی اشیاء به صورت تصویر ذهنی و واژه را می آموزد.

 

تفکرش هنوز خود محور است ، نگریستن از دیدگاه دیگران برایش مشکل است.

اشیاء را برحسب یک ویژگی طبقه بندی می کند ، برای مثال همه قطعات چوبی قرمز را صرفنظر از شکل آن ها ، با تمام قطعات چوبی مربعی شکل را صرفنظر از رنگ آن ها در یک گروه قرار می دهد.

پیش عملیاتی(2 تا 7 سالگی)
عملیات عینی (7 تا 11 سالگی)
عملیات صوری (11 سالگی به بعد)

 

حساس ترین دوران زندگی کودک 7 سال اولیه زندگی او است. شخصیت فرد در این دوره پایه ریزی می شود. تغییر روز به روز کودک از جنبه های مختلف در این دوران کاملا محسوس است. این تغییرات در برخورد رابطه ای که او با محیط برقرار می کند خود را آشکار می سازد. خصوصیات جسمانی، روانی، عاطفی و اجتماعی کودکان در سنین پیش از 7 سالگی به صورت خلاصه درجدول زیر آمده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

·         اهمیت دادن به تایید و تحسین بزرگترها

سن خصوصیات جسمانی خصوصیات روانی خصوصیات عاطفی خصوصیات اجتماعی
1 تا 3 سال ·         رشد جسمانی سریع      
4 و 5 سال ·         رشد منظم و آهسته

 

·         رفتار حرکتی هماهنگ بین چشمها و دست ها

·         خود مداری

 

·         کنجکاو وعلاقمند به حیوانات

·         صداقت و صمیمیت در بیان عواطف

 

·         آزادی در اظهار حالات درونی

·         تاثیر پذیری شدید از محرک های خارجی

·         قادر به تحمل درونی محیط خانه

 

 

6 و 7 سال ·         رشد منظم و آهسته

 

·         فعال و پر انرژی

·         عدم داشتن مهارت در انجام عملیات

·         کنجکاو

 

·         استقلال نسبی

·         علاقه مند به جمع آوری و نگهداری اشیاء

·         آزادی در بیان عواطف در عین تلاش برای کنترل آن ها

 

·         حساسیت نسبت به گفتار و رفتار بزرگترها

جدول2-3: ویژگیهای جسمانی، روانی، عاطفی و اجتماعی کودکان در 7 سال اول زندگی

 

الف) در هدف های شناختی موضوعاتی مانند آگاهی، ادراک، تشخیص و استقلال مطرح می شوند.

ب) هدف های انفعالی یا عاطفی به اموری مانند احساس، هیجان و … اطلاق می شود.

ج) هدف های روانی- حرکتی با حرکات ظریف وماهرانه ای چون نقاشی،خط،رقص،نواختن آلات موسیقی سروکار پیدا می کند. نکته مهم آن است که هیچ یک از این رفتارها نم یتواند به طور کامل از دیگری جداباشد.

یادگیری کودک در هر مرحله به عوامل متعددی بستگی دارد. رشد و پرورش کودک چه از نظر جسمی، روانی و تربیتی تحت تاثیر عوامل آموزشی و محیطی بسیار است. اولین کانون اجتماعی که کودک در آن پای می گذارد خانواده است ،سپس وارد جامعه بزرگتر می شود. در این قسمت رابطه کودک با خانواده، اجتماع و آموزش پذیری بررسی می شود.

 

·        کودک و خانواده

بهترین تعریف خانواده آن است که آن را نظام پیچیده ای بنامیم که مستلزم کارکرد به هم وابسته ای در میان اعضا باشد. خانواده هم اولین و هم قدیمی ترین محل ارتباط اجتماعی کودک به شمارمی رود. در سال های اولیه تنها روابط موجود برای کودک ، رابطه او با والدینش است . کنش متقابل و رابطه عاطفی بین نوزادان و والدین، به انتظارات و واکنش های کودک در روابط اجتماعی آینده شکل می دهد. اعتقادات و ارزش ها و نگرش های فرهنگی توسط والدین پالایش می شوند و به صورتی بسیار مجسم و منتخب به کودک ارائه می شوند. شخصیت، نگرش ها، طبقه اجتماعی- اقتصادی، عقاید مذهبی و تحصیلات پدر و مادر در ارائه ارزشهای فرهنگی و معیارهای آن ها به فرزند تاثیر می گذارد.

 

·        کودک و اجتماع

گروه ها و سازمان های مشخصی در چارچوب جامعه، در پرورش اجتماعی کودک نقش عمده ای ایفا می کنند . پدر و مادر ، همسالان و معلمان مقدار زیادی از وقت خود را صرف انتقال ارزشها و همچنین هدایت و اصلاح رفتار کودکان می کنند. برخی از سازمانها مانند مدرسه، مراکز مذهبی و موسسات قانونی و حقوقی با این هدف به وجود آمده اند که علم فرهنگ و معیار های اخلاقی و اجتماعی آن را منتقل و رفتارهای ارزشمند فرهنگی را حفظ کنند. به علاوه رسانه های گروهی بخصوص تلویزیون، جریان بسیار قوی و نسبتا جدیدی هستند که می توانند افکار، خواسته ها و رفتارهای کودک در حال رشد را شکل دهند (هترنیکتون ودی پارک،1372).

 

2-4 کودک و آموزش

در مورد آموزش کودک پیش از دبستان نیز نظریات متعددی وجود دارد . مهد کودک های اولیه تا حد زیادی از عقاید اریکسون ناشی شده بود، اریکسون که ادامه دهنده راه فروید بود به نیازهای کودکان برای رسیدن به رشد اجتماعی اهمیت می داد. به عقیده او سازگاری اجتماعی و عاطفی هر فرد و کارایی او در بزرگسالی بستگی به آموزش های خردسالی در زمینه رشد اعتماد به نفس، استقلال شخصی، ابتکار و اهمیتی که فرد برای خود قائل است دارد. تاثیرات محیط ، هسته اصلی عقاید بیجود (1959) درباره رشد را تشکیل می دهد، از نظر او نتایج رفتار کودک بسیار مهم است، طبق نظر او کودکان به یاد گرفتن رفتاری تمایل دارند، که به نتایج مثبت می انجامد و از تجاربی که به شکست منتهی می شود پرهیز می کنند.

 

2-4-1 سابقه و ضرورت آموزش کودکان در خارج از ایران

اولین مؤسسات مراقبت از کودک با الگو قرار دادن یتیم‌خانه‌ها، 261 سال پیش؛ یعنی در سال 1129 شمسی (1750 میلادی) در کشور اتریش شکل گرفت. صاحبان سرمایه در اروپا که به نیروی کار ارزان احتیاج داشتند به استخدام زنان و دختران در کارگاه ها و کارخانه پرداختند؛ اما برای این کار یک مشکل اساسی وجود داشت و آن بچه های خردسالی بودند که در زمانی که مادرشان در محل کار حضور مییافت به نگهداری و آموزش احتیاج داشتند. از همین رو این مؤسسات در کنار کارگاه‌های تولیدی و در ساعات کاری زنان کارگر، به امر حمایت و نگهداری کودکان و کمتر به آموزش آنان می‌پرداخت. مؤسسات مراقبت از کودک برای خانواده‌های فقیر طراحی شده بود تا زمانی که زنان در شرایط سخت مشغول به کار هستند، کودکان آنها به دنبال بزهکاری نباشند و برای جامعه دردسر جدید درست نکنند.

با وجود نقطه نظر های مختلف در زمینه چگونگی فرآیند آموزش کودکان پیش از دبستان کل این حرکت از اوایل قرن 17 شروع شد. (دیوید ستاو) متخصص تعلیم و تربیت اسکاتلندی به بازی های کودکان بیشتر از برخوردهای مکانیکی با آن ها توجه کرده و معتقد بود که زمین بازی یک بهشت است. (فردریکفروبل) که معاصر او بود و تقریبا مبدع مفهوم (باغ کودکان) به حساب می آید نیز معتقد بود که (باغ کودکان باید نمونه کوچکی از این دنیا باشد که جنبه های مثبت و گوناگون آن را منعکس می کند).آموزش پیش از دبستان در کشور های مختلف جهان در بر گیرنده اصطلاحاتی چون(محل پرستاری از کودکان) و نیز همان باغ کودکان می باشد که عموما طیف 3 تا 5 ساله (در بعضی جاها 2تا6 ساله و در بعضی 3 تا 6 ساله) را در بر می گیرد.

دانلود پایان نامه ارشد : خانه کودک با رویکرد بازی و خلاقیت

در مهدکودک‌های جدید، آموزش در کنار بازی گنجانده شده بود که به مرور از لحاظ کیفی و کمی پیشرفته‌تر میشد؛ تشکیل اتحادیه شغلی مربیان مهدکودک، وضع قوانین مربوط به تأسیس، برنامه‌ریزی، اداره، نظارت و مراقبت‌های تربیتی، تغییر در ساختار ظاهری و فضا و مسائل آموزشی از جمله پشتیبانی هایی است که زمینه گسترش مهدکودکها را فراهم تر ساخت. موفقیت فروبل در تاسیس موسسه پیش‌دبستانی این نوع موسسات را با همان لقب “کیندرگارتن” جهانی کرد و بعد از آلمان در کل اروپا و جهان تکثیرپیدا کرد. به تدریج از سال 1299 (1920 میلادی) به بعد، مراکزمراقبتی به سمت حاشیه رانده شدند و سیاستگذاریهای کلان به سمت مهدکودکهای همراه با آموزش می رفت. در این سالها بیشتر پایتختهای جهان دارای مهدکودک بودند و برنامه ریزیها بسیار دقیقتر صورت می گرفت. تفکیک گروههای سنی، تهیه اسباب بازیهای مفید برای هر گروه، تنظیم کلاسهای ژیمناستیک و تدریس موسیقی از جمله این برنامه ها بود. به هر حال این ایده اولیه ( آموزش کودکان پیش از دبستان ) که به نیازهای محیطی تا تربیتی وابسته بود به تدریج در تعدادی جهش های معماری در قرن 20 ظهور کرد. اکنون مهد کودک های الکترونیک در کشورهای اروپایی رایج شده است که از طریق اینترنت کودک را با برنامه درخواستی والدین سرگرم میکنند و آموزشهایی به آنان می دهند.

مطلب مرتبط :   نرم افزار فروشگاهی چیست
مدیر سایت پایان نامه بازدید : 220 یکشنبه 22 مهر 1397 زمان : 2:34 نظرات (0)

 

gl/l (1152)

فهرست مطالب

موضوعصفحه

استرس و افسردگی 1

بخش اول : استرس

(استرس چیست و چه عوارضی دارد) 2

زنگهای خطر (علایم استرس) 4

چگونه استرس را کنترل کنیم؟ 7

درمانهای اولیه استرس 9

چگونه خوابی راحت داشته باشیم 18

چگونه در شهر فشار عصبی را به حداقل برسانیم 20

بخش دوم: افسردگی

افسردگی چیست؟ 23

علل ایجاد افسردگی 25

درجات و نوع افسردگی، درباره افسردگی زنان 25

راهکارهای عملی و رفتاری برای جلوگیری و مقابله با افسردگی 27

تست خود شناسی 31

استرس و افسردگی

استرس و افسردگی دو معضل رایج در زندگی ماشینی و صنعتی جهان امروز به شمار می روند. درصد قابل توجهی از مردم به نوعی دچار استرس یا تنیدگی و افسردگی می باشند. به عبارتی می توان این دو را بیماریهای قرن 21 نامید. عوامل بسیاری از جمله آلودگی های صوتی، آلودگی هوا، ترافیک سنگین، مشکلات شخصی و وراثتی در ایجاد این بیماری ها مؤثرند که به تفضیل به آنها خواهیم پرداخت.

استرس و افسردگی باعث ایجاد بیماریهای خطرناک جسمی و بیماریهای مختلف روانی می شوند. استرس و افسردگی با هم رابطۀ مستقیمی دارند از این رو سعی شده در این کتاب به هردوی آنها به طور جداگانه پرداخته شود. شاید شما خواننده عزیز به وجود استرس و افسردگی در خود آگاهی دارید ولی نمی دانید برای درمان از کجا باید شروع کنید، شاید تردید دارید و یا از هزینه های بالا و یا مصرف داروهای روان گردان می هراسید. این کتاب شروع خوبی است و به اکثر سؤالات شما پاسخ می دهد و سعی دارد با روشهای ساده و کاربردی بدون نیاز به دارو و روشهای پیچیده مشکلات شما را حل کند. کتاب دارای سه بخش می باشد بخش اول استرس، بخش دوم افسردگی. امیدواریم با خواندن این متن کوچک، همراه با همت و جدیّت خودتان، باعث ایجاد انقلابی بزرگ در رفتار شما گشته و کمی از آلام شما را التیام بخشیم که همانا بهترین پاداش برای ماست.

استرس چیست و چه عوارضی دارد؟

استرس یا فشار عصبی عبارتست از حالت اضطراب و فشار درونی که انسان برای مواجه شدن با خطر یا مشکلات جدّی با ترشح هورمون هایی خود را برای مقابله آماده می کند که البته تا این حد خوب و برای روند زندگی لازم است. ولی هرگاه در فردی فشار عصبی توسعه پیدا کرد و این حالت در طول روز و بدون علت منطقی مشاهده شد می گوئیم فرد دچار استرس بیش از حد است.

استرس باعث ایجاد تغییرات هورمونی خصوصاً ادرنالین و سایر هورمونها شده و بیماری های خطرناکی چون سکته های مغزی، قلبی، فشارخون، پوکی اسنخوان، زخم معده و بیماریهای روحی – رفتاری بسیاری را ایجاد می کند و بر روی بهداشت روانی انسان اثر بسیار مخربی دارد. حتی جالب است بدانید استرس باعث ایجاد تغییراتی در پوست، چهره و مو می شود. استرس می تواند بر روی پوست تولید اشکالاتی از قبیل چربی بیش از حد، خشک شدن، خارش و اگزما کند. همینطور چهرۀ انسان را نسبت به سن پیرتر نماید. تأثیرات منفی استرس بر فعالیتهای مغزی بسیار آشکار است. تحقیقات دهه اخیر نشان داده است که ادامه استرس و تولید زیاده از حد کورتیزول، می تواند تأثیر منفی بر روی قسمت هیپوکامپ بگذارد که در ایجاد حافظه افراد نقش دارد. دانشمندان مسی گوین هیپوکامپ نه تنها در ثبت وقایع بلکه در حفظ جزییات آنها نیز نقش اساسی دارد.

مطالعات نشتن داده است که استرس مزمن و مقادیر بالای کورتیزول می تواند منجر به کاهش سلولهای هیپوکامپ و آسیب به آنها و در نتیجه آسیب به حافظه و عملکرد افراد گردد همانند سایر هورمونها میزان کورتیزول به طور طبیعی در طول شبانه روز متغیر است که این میزان در صبح بیشتر و در شب کمتر می شود. استرس منجر به مختل شدن این فرآیند می گردد. در عین حال، تحقیقات اخیر نشان می دهد که یکی از نتایج استرس مزمن، ذخیره چربی بیش از حد در ناحیه شکم است و این یک خبر بد برای همه کسانی که می خواهند احتمال بروز حمله قلبی، سرطان و یا دیگر بیماریها را کاهش دهند. مطالعات دیگر نشان داد مشاجرات بین همسران همراه با افزایش هورمونهای استرس و تضعیف سیستم ایمنی بدن بوده است. ثابت شده است که استرس افراد را مستعد ابتلا به بیماریهای عفونی می نماید. تنشهای عصبی باعث افزایش تولید موادی در بدن می شود که بر عملکرد دستگاه ایمنی تأثیر می گذارد. یکی از این مواد «اینترکولین 6» نام دارد. این ماده در افرادی که دچار استرس هستند بیشتر مشاهده می شود. این ماده به طور طبیعی بابالا رفتن سن، در بدن افزایش می یابد و با بیماریهای قلبی، قند، پوکی استخوان و دیگر ناهنجاریهای سالخوردگان ارتباط دارد. افرادی که دارای تنش و استرس هستند اغلب ناخوش هستند و دستگاه ایمنی بدن آنها را در برابر بیسماریها و بهبود زخمها ضعیف عمل می کند.

سؤالی که مطرح می شود این است که چرا بعضی افراد نسبت به فشارهای زندگی حساستر و آسیب پذیرتر از سایرین هستند برای پاسخ به این سؤال می توان به تأثیر شخصیت و عادات افراد و مشکلات و مخاطرات دوران کودکی و گذشته افراد در این زمینه اشاره کرد. در یک مطالعه، دکتر چارلز نموروف از دانشگاه امور دریافت، افرادی که در دوران کودکی شرایط نامطلوب جسمی یا روحی داشته اند، هنگامی که در شرایط استرس هیجانات روحی قرار می گیرند، مقدار بیشتری هورمونهای استرس را ترشح می کنند که همه این موارد، مضرات استرسهای روحی طولانی مدت را بر سلامت جسم و روان مشخص می سازد. بنابر این استرس بر کل سیستم درونی، بیرونی، روحی تأثیرات بسیار مخربی دارد.

زنگهای خطر (علایم استرس)

همانطور که توضیح دادیم استرس دارای علایمی است. علایم فیزیکی، ذهنی و رفتاری که هر کدام را بطور جداگانه ذکر می کنیم. وجود این علایم در شما می تواند زنگ خطری مبنی بر وجود استرس باشد.

علایم (جسمی) استرس

تپش قلب

نفس زدن، حتی در هنگام استراحت

سردرد و میگرن

کمر درد

تنفس نا منظم

حرکات غیرعادی اعضائ و عضلات

دهان خشک

حساسیت زیاد نسبت به صدا

زخم معده

مشکلات جنسی

مشکلات خواب

اسهال

سوء هاضمه

حالت تهوع

نیاز بیشتر به دفع ادرار

درد معده

سرگیجه

عرق کردن دستهای سرد

لرز

علایم ذهنیت استرس

شک و تردید در تصمیم گیری

نداشتن تمرکز مناسب

فراموشی

وجود افکار مزاحم

نامنظم بودن

اشتباهات متعدد

بی توجهی

عدم توانایی در انجام کارهای ساده مثل یک ضرب ساده یا کار با یک وسیله ساده

توجه به جزئیات

ضعف حافظه

علایم احساسی استرس

دل نگرانی، خجالت در مکانهای عمومی یا در وسایل نقلیه عمومی

ترس های بیمورد

پرخاشگری

در خود فرو رفتگی

بدبینی

افسردگی

احساس بی کسی بودن

از دست دادن خوشحالی ها و شوخ طبعی های گذشته

احساس گناه

کابوس

گریه

تغییر خلق

علایم رفتاری استرس

کاهش اشتها

هیچ چیز نخوردن یا غذا خوردن بیش از حد

تمایل به کشیدن سیگار یا افزایش سیگار کشیدن

ناخن جویدن

بد و خشن رانندگی کردن

دوری از دیگران

افکار آزاردهنده داشتن

مو کشیدن یا ور رفتن با مو

انجام کارها و امور روزمره با اکراه

چگونه استرس را کنترل کنیم؟

در دنیای سلطه ماشین بر زندگی انسان و عوارض ناشی از شهرنشینی، هر یک از ما در برهههایی از زمان دچار فشار روانی و تنش های فوق العادهای می شویم، نکات زیر ما را در شناخت و جلوگیری از پیامدهای مضر آن یاری نماید.

1- کاهش بار استرس

شما می توانید از طریق زیر در کاهش بار استرس بکوشید:

کاهش تعهدات اجتماعی

کاهش توقعات در زمینه های مختلف

کاهش تکالیف و مسئولیتها (در مدرسه یا اداره)

به تعویق انداختن تغییرات و جابه جایی مکانی

حذف آلرژیهای محیطی یا غذایی (در صورت داشتن آلرژی)

پرهیز از آلودگی های محیطی

بیشتر از سابق «نه» بگویید لزوماً نباید به همه جواب مثبت داد وقتی خواسته هایشان خارج از توان شماست.

2- رعایت مسائل تغذیه ای و تندرستی

با داشتن یک رژیم غذایی مناسب و استفاده بیشتر از سبزیجات، مواد معدنی، ویتامین ها و ثابت نگه داشتن قند خون می توانید فشارهای روانی را کم کنید.

(ورزش: از بیست دقیقه تا دو ساعت، سه بار در هفته)

3- به فکر خودتان استراحت بدهید.

4- ساعت بیولوژیک بدنتان را تنظیم کنید (ساعت خواب و بیداری و غذا خوردن مشخص باشد و هر روز تغییر نکند)

چهار حرکت برای غلبه بر استرس

حرکت اول: نشانه های استرس را در بدنتان بشناسید.

یاد بگیرید که به طور مرتب بدنتان را برای یافتن علائم تنش های فوق العاده کنترل کنید.

مراقب خوب حرف زدن باشید که از علائم اولیه فشار است.

همچنان که افراد دیابتی یاد می گیرند که علائم هشدار دهنده اولیه در مورد قند غیر طبیعی خونشان را شناسایی کنند شما هم اگر در معرض تنشهای فوق العاده هستید باید یاد بگیرید که علائم خطر را تشخیص دهید. به محض این که الگوی خوابتان تغییر می کند، خسته می شوید، از زندگی لذت نمی برید، دلشوره دارید، دردهای متعدد به سراغتان می آیند زمان آن رسیده است که تنش ها را تحت کنترل درآورید.

حرکت دوم: استرس هایتان را تغییر دهید.

– سطح فشارها را با جابجا کردن استرسها، زیر نقطه سرریز و انفجار نگه دارید. اگر موضوع پرتنش جدیدی به سراغتان آمد با حذف یا به تعویق انداختن مشکل و استرس قبلی جایی برایش باز کنید، به این ترتیب سطح جمع استرس زیر نقطه انفجار می ماند.

– اغلب مردم گرایش به روی هم انبار کردن مشکلات دارند تا به جا به جا کردنشان.

– برای این که سلامتیتان به خطر نیافتد یاد بگیرید که استرسهایتان را جابجا کنید.

حرکت سوم: کمک گرفتن از دیگران

– در مواقعی که دچار فشار روحی، کاری و یا خانوادگی هستید، به دیگران هم این شانس را بدهید که به شما کمک کنند. تا وقتی از آنان تقاضای کمک نکنید هرگز نخواهید فهمید دوستان واقعی شما چه کسانی هستند. بعضی اوقات این حقیقت را قبول کنید که به تنهایی قادر به حل مشکلات نیستید. در این مورد مغرور نباشید و فکر نکنید اگر از کسی تقاضای کمک کنید، نقاط ضعف شما مشخص می شود. این کمک می تواند حتی یک درد و دل ساده باشد.

حرکت چهارم: استراحت و درمان

– به خاطر داشته باشید اگر احساس مریضی و کسالت می کنید، خسته اید، خوابتان دچار مشکل شده است، دلشوره دارید و حال روحتی تان خوب نیست، این ها معلول تغییرات شیمیایی در مغزتان است و باید به فکر درمان آن باشید.

درمان های اولیه استرس

اقداماتی که به شما کمک می کند سلامتی روانیتان را حفظ کنید:

از قبل برنامه ریزی کنید.

لیست کارهایی که باید انجام دهید را به ترتیب اولویت طبقثه بندی کنید.

بیشتر از آن «غذایی» که میل دارید بخورید، تنش از توانتان بار برندارید، کارهایی که باید در طول روز انجام دهید را در حدی نگه دارید که به راحتی از عهده همهشان برآیید.

به دلیل برنامه های فشرده و سررسیدهای غیر ممکن و فوریت های مختلف هیچ دلیلی وجود ندارد، اگر مجبور به تغییر برنامه ها و مقدمات کار هستید احساس گناه و تقصیر کنید، خیلی راحت به موعدها و مهلت های غیر واقع بینانه «نه» بگویید.

مهمترین کارها را به اتمام برسانید قبل از این که به کار جدیدی دست بزنید.

زنگ تفریحهای منظم به خودتان بدهید. استراختهای کوتاه مابین کارهای فکری فشرده، بخصوص در یک پروژه به بن بست خورده یا کاری که پیش نمی رود می تواند موجب تجدید قوا شده و کمک کند دوباره با آمادگی بهتر متمرکز موضوع شوید. 5 دقیقه استراحت در هر ساعت یا 15دقیقه هردوساعت جریان کار را قابل کنترل می کند.

از مرخصی هایتان به طور منظم استفاده کنید.

بالا بردن استطاعت مالی را هدف زندگی قرار ندهید. چرا که این موضوع نهایتاً به بیمار کردن شما منجر می شود. نتیجه تحقیقاتی که در دانشگاه الاباما روی 8000 خانواده انگلیسی که سعی در حفظ سطح زندگیشان بیش از توان واقعی مالیشان داشته اند نشانگر و مؤید این موضوع است که آنها بیشتر دچار مریضی می شدند.

صاف بنشینید، درست نشستن تنفس را راحت تر می کند و جریان خون به مغز افزایش می یابند. ما اغلب وقتی تنش داریم قوز می کنیم که خود این موضوع تنفس و جریان خون را مشکل می کند و احساس ناتوانی ما را بیشتر می شود.
10- یادگیری و شناسایی علائم استرس که بصورت زودرنجی، بی خوابی، انزوا طلبی، از دست دادن علاقه به فعالیت و کمبود اشتها ظاهر می شود.
11- قبل از اینکه به نقطه انفجار برسید در مورد حوئادث و اتفاقات تنش زا با یک دوست، مادر، پدر و یا همسرتان صحبت کنید و حتی گریه کنید. گریه کردن هم مانند حرف زدن احساسات درونی را بیرون می ریزد و خطر مبتلا شدن به بیماریهای ناشی از استرس را کاهش می دهد.

12- تشخیص بدهید که بعضی چیزها را نمی توان تغییر داد و انرژیتان را صرف مسائلی کنید که قابل تغییر هستند.

13- منشأ استرستان را پیدا کنید، به این طریق واکنش بهتری را نسبت به مسأله نشان می دهید. اگر لازم است یادداشت برداری کنید و شرایط را به نگارش درآورید هرچه بیشتر کندوکاو کنید ریشه مشکل تان راحت تر هویدا می شود و پس از ریشه یابی حل آن نیز ریشه ای و بنیادی خواهد بود.

14- نگرش مثبتی را در خودتان القا کنید. به خودتان تلقین نکنید که نمی توانید از عهده کار برآیید.

15- از صحنه هایی که می تواند شما را عصبانی کند بپرهیزید مثلاً شلوغی، سروصدا، ترافیک.

16- به مشکلات دیگران بیندیشید به جای اینکه مدام به مشکلات خودتان فکر کنید، اگر وقتتان اجازه می دهد هفته ای چند ساعت به امور خیریه بپردازید.

17- به علائم استرس توجه کنید مثل سردردهای شدید و هنگام مشاهده این علائم کارتان را متوقف کنید و یک زمان استراحت به خودتان بدهید، اگر امکان دارد، دوش آب گرم بگیرید و یا از تکنیک ماساژ استفاده کنید، هنگام استرس ادرنالین خون بالا می رود و ماهیچه ها حالت انقباض پیدا می کننتد، اگر راه هل های فوق امکان پذیر نیست سعی کنید با تمرین تنفس عمیق و بستن چشم ها، سپس به طور آگاهانه با رها کردن عضلات صورت، به ارامش بیشتری دست یابید.(نفس عمیقی بکشید و هوا را چند ثانیه در ریه خود نگه دارید و سپس با فشار خالی کنید یا دستهای خود را با فشار مشت کرده و چند ث3انیه نگه دارید و سپس رها سازید.)

18- از رژیم غذایی خود غافل نشوید. برای برآورده کردن انرژی روزانه، نقش یک صبحانه کامل که شامل پروتئین و کربوهیدراتها است به مراتب از یک ناهار و شام مفصل مهمتر است.

19- ده دقیقه مسافرت ذهنی کنید. مدیتیشن راه حلی خیلی خوبی است برای کاهش استرس، ولی پیدا کردن زمان و مکان مناسب دشوار است اما همان طور که پشت میزکار یا میز اشپزخانهتان نشسته اید، چشمانتان را ببینید، نفس عمیقی بکشید و به یک مرخصی کوتاه بروید، تصور کنید که در کنار ساحل هستید، صدای امواج را می شنوید، هوای تمیز را استنشاق می کنید و نسیم دلنشین ساحلی صورتتان را می نوازد. خلاصه بین خودتان و مشکلات فاصله های بیاندازید، حتی اگر چند دقیقه باشد.

20- در مورد همه چیز یک حس شوخ طبعی داشته باشید. شوخ طبعی تنش و اضطراب را کاهش می دهد، فشارهای عصبی را از بین می برد و فضای همکاری و تشریک مساعی به وجود می آورد(در این مورد به انتقادات دیگران توجه نکنید).

21- ورزش و تمرین های منظم: اوقات فراغت خود را طوری برنامه ریزی کنید که حداکثر سلامت را به همراه داشته باشد. بدن نیاز به ورزش روزانه دارد. این بویژه درباره افراد بی تحرک صادق است.

22- تنظیم وقت، بصورت هفتگی: فعالیت هر روز خود را برنامه ریزی کنید. باید در زمان معین مطالعه یا کار خاصی کنید. مطمئن باشید که محل مطالعه یا کار شما راحت است. محل مطالعه باید با شخصیت شما متناسب باشد. وسایل مورد علاقه شما باید در محل وجود داشته باشد تا این محل را برایتان جالب و لذتبخش سازد. مثلاً می توانید از یک پوستر، عکس، گلدان یا وسائل تزئینی استفاده کنید.

23- یکی دیگر از ابزارهای برنامه ریزی که افراد موفق از آن بهره می برند فهرست کارهای مهم هر هفته است. به روش زیر این ابزار را به کار بگیرید:

– فهرستی از کارهای هر هفته تهیه کنید.

– به ترتیب اهمیت آنها را بنویسید.

– این فهرست را در اتاق خود در معرض دید قرار دهید.

– در مقابل هر کاری که انجام می دهید علامت بگذارید.

– هر کاری را که در طول این هفته انجام نمی شود در فهرست هفته بعد قرار دهید.

24- صحبت مثبت با خود: با خود صحبت کنید (وقتی که تنهائید!). زمانی که این روش به طور صحیح انجام شود، مثبت و دلگرم کننده است. هر روز جملاتی از این قبیل را امتحان کنید: «امروز این کار را به خوبی انجام دادم» ، « هیچ وقت به خوبی امروز نبودم» ، « جلسه یا مجلس خوبی بود». عبارت هایی از این قبیل، گام بزرگی در افزایش عزت نفس شماست و نگرش واقع بینانهتری از خودتان به شما خواهد داد.

وقتی احساس ارزشمندی بکنید، توانایی شما در مقابله با استرس به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. سپس برای رویارویی با مشکلات مستعدتر و آمادهتر خواهید شد.

به چند عبارت مثبت دیگر که می توانید با خود مرور کنید توجه نمایید:

هر مشکلی راه حلی دارد.

این مشکل کوچک نمی تواند زندگی مرا خراب کند.

به زودی همه چیز مرتب خواهد شد.

احساساتم ارزشمندتر از آن است کهع به خاطر مشکلات به خطر بیافتند.

می توانم خود را با این مشکل تطبیق بدهم و آن را به نفع خود جهت دهم.

می توانست مشکل شدیدتر باشد، شکر خدا اینطور نیست.

هر کس به نوبه خود مشکلاتی دارد شاید مشکلات دیگران بیشتر از من باشد و من اطلاعاتی از آن ندارم.

بالاخره به خوشحالی و رضایت خواهم رسید.

من نباید سلامتی قلب و مغز خود را به خاطر یک مشکلی که پیش آمده به خطر بیاندازم، چون در این صورت مشکلات من بیشتر خواهد شد.
25- پاداش به خود: پس از یک کار رضایت بخش، انجام درست یک تکلیف یا کسب نمره بالا در امتحان به خود پاداش دهید. سرگرمیها، موزیک، مطالعه مطالب سرگرم کننده، سینما رفتن، دعوت خانواده یا دوستان به شام یا اموری که برای شما خوب و رضایت بخش است را به خود هدیه دهید. این امور تجارب مثبتی است که احساس کفایت و عشق به زندگی را در شما تقویت می کند و نیز کل سیستم عصبی شما را ارام می سازد.
26- تغذیه صحیح: اگر می خواهید عملکرد مؤثری داشته باشید باید عادت غذای معقولی داشته باشید. تغذیه، غذای منظم از سبزیجات، میوه ها و حبوبات با مقدار کمی گوشت، لبنیات، میوه های مغزدار، تخم مرغ، کمی کره گیاهی و روغن (خیلی کم)، سلامت بدن را تضمین می کند. صبحانه را حذف نکنید. به مقدار کافی آب بنوشید، دست کم هشت لیوان در روزهای گرم. قهوه، چای و نوشابه را تا حد امکان کمتر مصرف کنید.

27- خواب و تمرین های آرامش بخش: بی خوابی به استرس مفرط و احتمالاً افسردگی می انجامد. با یک خواب خوب شبانه با آن ها مبارزه کنید. گاهی پیش می آید که شب ها تا دیر وقت باید مطالعه یا کار کنید، اما همیشه این بی خوابی را با خواب صبح یا زودتر خوابیدن جبران کنید.

به طور مکرر ثابت شده است که استفاده منظم از تمرین های آرامش بخشی و نیز تنفس عمیق، منظم و کنترل شده به خویشتن داری و کاهش اضطراب کمک می کند و باعث تجدید قوا در بیشتر افراد می شود. این تمرینات را امتحان کنید:

برای ده دقیقه در یک صندلی راحت قرار بگیرید.

به تنفس خود توجه کنید، به خود اجازه آرامش بدهید.

یک نفس عمیق بکشید، 3 تا 4 ثانیه ان را نگهداری و بعد به آرامی بیرون بدهید. این کار را چند بار تکرار کنید.

ماهیچه های نختلف بدنتان را به نوبت منقبض و بعد شل کنید.

با انگشتان پا شروع کنید. از انگشت بزرگ شروع کنید، آن را بکشید بهد رها کنید. سپس انگشت بعدی را امتحان کنید.

به آرامی این کار را در سراسر بدن خود گسترش دهید.

وقتی به ماهیچه های سر رسیدید کار را پایان دهید. حالا تصور کنید که تمام بدنتان آرام شده است. برای مدتی خود را تقریباً شل و رها کنید.

سراسر بدنتان با طراوت و آرام شده است. ماهیچه ها و سیستم عصبی خود را آرام ساختید.
فنون ساده تر:
هر چند وقت یکبار، چند نفس عمیق بکشید و بدنتان را شل کنید، همیازه بکشید و اندام های بدن را بکشید.

به آهستگی پیاده روی کنید.

اگر مزاحم همسایه ها و اطرافیان نمی شوید، حتی فریاد بکشید.

چند تمرین دیگر

به راحتی دراز بکشید، لباسهای تنگ را آزاد کرده و یا حتی لخت شوید.

یک دست را بر روی شکم بالای ناف بگذارید.

عضلات شکم و معده تان را سفت و منقبض کنید، طوری که فرو بروند.

عضلات شکم را پس از انقباض رها و منبسط کنید طوری که آرامش را در این ناحیه حس کنید. این تمرین را پنج بار تکرار کنید سپس کمی استراحت کنید تا تنفس شما به هر حالتی که می خواهد انجام شود، مهم نیست که تند یا کند یا، منظم یا نا منظم باشد. سپس یک دست را روی شکم بگذارید و چنان نفس بکشید که دستتان بالا بیاید. بعد نفس را محکم از دهان بیرون بدهید و یک ها … طولانی بگویید، طوری که دستتان روی شکم پایین بیاید. این تمرین را 10 بار تکرار کنید.

هر چند وقت یک بار طوری نفس بکشید که شکمتان منبسط شود و در همان حال با دست روی شکم فشار بیاورید. این تمرین کمک می کند تا عضلات شکم تقویت شده و حالتهای مداوم انقباض و انبساط نوعی ارامش درونی را به این ناحیه بدهد.
نرمش برای ستون فقرات

با لباس راحت روی زمین یا تخت بخوابید.

زیر سرتان بالش بگذارید.

رانوهایتان را بالا بیاورید، طوری که کف پاهایتان بر روی زمین یا تخت قرار گیرد ران ها از هم باز و زانوها به سمت سقف باشد.

توجه کنید که چگونه بخش انتهایی کمرتان با زمین یا تخت در تماس قرار می گیرد.

چشمها را ببندید و در هنگامی که تا بیست می شمارید، این وضعیت را حفظ کنید حالا زانوهایتان را به طرف سینه اورده و پاها را بغل کنید، چشمها را بسته نگه داشته تا بیست بشمارید.

توجهکنیدکه چگونه بخش انتهایی کمرتان بازهم بیشتربه زمینیا تخت فشار میآورد.

به حالت اولیه بازگشته و کل تمرین را دوباره تکرار کنید.
این تمرین باعث استراحت و آرامش در عضلات کمر و ستون فقرات می شود.
چگونه خوابی راحت داشته باشیم.

همانطور که می دانید یک خواب راحت می تواند در کاهش بار استرس نقش بسزایی داشته باشد برای داشتن یک خواب راحت چند پیشنهاد داریم:

صبح ها زودتر از خواب بیدار شوید کسانی که می توانند حدود 5 صبح از خواب بیدار شوند روز شادابی را خواهند داشت و شب نیز راحت به خواب خواهند رفت. بشرطی که شب به موقع خوابیده باشند.

در روز سعی کنید فعالیت بدنی داشته باشید. اگر نمی توانید ورزش کنید، پیاده روی کنید. سعی کنید پیاده به محل کار خود بروید یا برگردید اگر مسافت طولانی است یک ایستگاه زودتر پیاده شوید و بقیه راه را پیاده طی کنید.(درست قبل از خواب تمرینات ورزشی نکنید)

از چرت زدن در روز خودداری کنید.

شب ها نه گرسنه به رختخواب بروید و نه شام سنگین بخورید. در ضمن بهتر است شبها قهوه، چای و نوشابه نخورید.

سعی کنید قبل از خواب کمی مطالعه کنید. خواندن داستان یا مطالب مورد علاقه و جذاب را توصیه می کنیم.

هر شب در ساعت معینی به رختخواب بروید.

رختخواب خود را به اندازۀ کافی راحت و دلچسب کنید.

خوردن یک فنجان شیرگرم برای خواب بهتر مفید است.

قبل از خواب از دخانیات و الکل استفاده نکنید.
10- هوای اتاق مناسب باشد و تهویه مناسبی داشته باشد.
11- هنگام رفتن به رختخواب افکار مزاحم، مشکلات و اینکه چرا بدخواب هستید را از ذهن خود دور کنید و تصور کنید در بهترین نقطۀ دنیا در حال استراحت هستید.

چگونه در شهر فشار عصبی را به حداقل برسانیم؟

گذشت ضامن سلامتی

گذشت در زندگی، امری نیکو و پسندیده است، اما عمل به آن برای هر کسی آسان نیست. زمانی که فردی شما را می آزارد، بخشیدن او کار ساده ای نیست. اما این امر امکان پذیر و به طور شگفت انگیزی برای سلامت جسم و روح مفید است. دکتر فردریک لوسکین، نویسنده کتاب «گذشت برای همیشه» می گوید: افرادی که در زندگی گذشت می کنند دچار فشار روحی، عصبانیت و افسردگی اندامها و همچنین سیستم ایمنی بدن شده و نشاط بیشتری را به فرد می دهد.

با انجام اعمال زیر، کینه و دشمنی را از خود دور کرده و گذشت را پیشه راهتان کنید:

( سعی کنید اولین خطای هر کس را نادیده بگیرید:

به ویژه هنگام رانندگی اگر اتومبیلی خطا کرد مثلاً جلوی شما پیچید خطای اول او را نادیده بگیرید. انگار چنین چیزی را ندیده اید ولی در موارد بعد اگر همان شخص خطایی کرد مختار هستید عکس العمل نشان بدهید. این بزرگترین لطفی است که به سلسله اعصاب و قلب خود میکنید.

( منتظر عذرخواهی دیگران نباشید:

افرادی که دیگران را می آزارند هرگز درصدد عذرخواهی برنخواهند آمد. آنها هدفی جز آزار و اذیت ندارند بنابر این هرگز منتظر عذرخواهی این گونه افراد نباشید زیرا مدت زیادی باید به انتظار بنشینید. به یاد د اشته باشید که گذشت الزاماً به معنی اشتی کردن و یا نادیده گرفتن اعمالشان نیست.

( با عصبانیت خود طرف مقابل را خوشحال نکنید:

از نظر روانی، نمایان کردن احساسات جریحه دار شده، قدرت بیشتری را به فردخاطی می دهد. بنابر این به جای بروز احساسات منفی در جست و جوی عشق و محبت باشید.

( نگرش به مسئله از دیدگاه فرد خاطی:

اگر پای صحبت فرد خطاکار نشسته و با وی همدردی کنید، متوجه خواهید شد که عمل او ناشی از تخلیه هیجانی ترس، جهل و یا حتی عشق بوده است. برای پی بردن به این مسئله خود را جای او گذاشته و قضاوت کنید.

محققان دریافته اند که افراد با گذشت، از انرژی بیشتر، اشتهای بهتر و خواب راحت تری بهره مندند.

( سعی کنید روحیۀ «معذرت خواهی داشته باشید:

این به مراتب بهتر از روحیۀ ستیزه جویی است که متأسفانه در جامعه ما متداول می باشد. به جای اینکه منتظر باشید کسی خطایی کند و شما با او جروبحث کنید، سعی نمائید در برابر خطاهای احتمالی خود با یک معذرت خواهی ساده موضوع را فیصله دهید. مثلاً اگر در رانندگی کاری کردید که راننده پشت سر با بوق به شما اعتراض کرد با حرکت سادۀ دست به عنوان معذرت خواهی، آب را بر آتش بریزید و براحتی موضوع را بدون فشار عصبی حل کنید.

( سعی کنید دوستانی برای همدردی داشته باشید:

متخصصان قلب و عروق معتقدند کسانی که برای دوستان و آشنایان درددل می کنند و به نوعی فشار درونی خود را تخلیه می نماییند، کمتر دچار بیماریهای قلبی و عروقی می شوند.

حفظ آرامش

– با دوبار نفس عمیق کشیدن و فکر کردن به امور خوشایند از جمله طبیعت زیبا، یا همنشینی با فرد مورد علاقه تان، می توانید خشم و فشار عصبی وارده را مهار کنید.

– در شرایطی که احساس فشار عصبی دارید سعی کنید با فشار دادن شیئی لاستیکی، سوت زدن ملایم، زمزمه ترانه، جویدن آدامس به خود القا کنید همه چیز مرتب است بدین ترتیب هورمونهای مضر کمتر ترشح می شود.

– در شرایط استرسزا مثل ترافیک، تماشای فوتبال حساس، شرایطانتظار، مثل هنگامی که منتظر جواب عمل جراحی عزیز خود هستید سعی کنید یک بطری کوچک آب معدنی همراه هود داشته باشید و هرچند دقیقه یکبار جرعه ای بنوشید. این عمل کمی از استرس شما را کم می کند.

– همواره این حقیقت را به خاطر بیاورید که آدمهای بیفکر وقتی تحت فشار قرار می گیرن، زود عصبی و منفجر می شوند. اگر می خواهید جزو این گروه نباشید خونسردی خود را حفظ کنید و بر اعصاب خود مسلط باشید. خیلی زود متوجه می شوید که چه خوب شد از کوره در نرفتید!

افسردگی

افسردگی چیست؟

افسردگی یکی از رایج ترین و نیز جدی ترین اختلالات مرتبط با سلامت ذهن است که بشر امروز با آن دست به گریبان است، اما با وجود این، امروزه ما قادر هستیم که این بیماری را به «اُمّ المرض» معروف است، خیلی مؤثرتر از سابق درمان کنیم، زیرا درک و شناخت بهتری از علل ایجاد افسردگی بالینی در اختیار داریم. بسیاری از مردم در نتیجه حادثه یا رویدادهای تلخی که در زندگیشان رخ می دهد، دچار افسردگی می شوند. در حال حاضر مشخص شده است که سوابق خانوادگی وژنتیکی هم میزان ابتلا فرد به بیماری افسردگی را افزایش می دهد. همچنین تنش های مستمر و فزاینده و عدم مکانیزمهای مناسب برای مقابله با آن نیز در پدید آمدن افسردگی، هم عوامل بیولوژیکی و هم عوامل روانشناختی دخالت دارند و این بیماری صرفاً یک اختلال بیوشیمی – پزشکی نیست.

علائم افسردگی

افسردگی دارای علائم متعدد روحی و جسمی می باشد از علائم روحی می توان به یأس، نگرانی، عدم تمرکز، مشکلات حافظه، افکار منفی، هذیان گوییی، توهمات، احساس غیرمفید بودن و احساس اینکه «هیچ کس مرا دوست ندارد» یا «من چقدر بدبختم» اشاره کرد.

از علائم جسمی افسردگی می توان به افزایش یا کاهش اشتها، خستگی دایم، یبوست، اختلالات قاعدگی، از دست دادن یا کاهش میل جنسی، افزایش و کاهش وزن و مشکلات خواب (کم خوابی یا زیاد خوابی) اشاره کرد. باید به خاطر داشت که افسردگی صرفاً یک احساس غم و اندوه و یا یک خلق و خوی گرفته نیست که ظرف مدت چند ساعت و یا در طول مدت چند روز بر طرف شود. انسانهایی که دارای افسردگی هستند و به عبارت دیگر از اختلال افسردگی عمده رنج می برند، از علائم و نشانه هایی که ذیلاً ذکر می گردد، حداقل پنج ویژگی از یازده ویژگی مهم افسردگی را هر روز و در تمام طول روز به مدت بالغ بر دو هفته تجربه کرده اند.

داشتن حالت افسرده مداوم شامل احساس غم و تهی بودن.

از دست دادن علاقه و نسبت به مسائل خاص و بعضی فعالیت ها و سرگرمیهایی که زمانی مورد علاقه بود.

داشتن احساس نا امیدی و بدبینی.

داشتن احساس گناه، بی ارزشی و ناتوانی.

بی خوابی، کم خوابی و یا خواب زیاد.

از دست دادن اشتها همراه با کاهش وزن و یا پرخوری همراه با افزایش وزن.

کم شدن انرژی، احساس خستگی و احساس رخوت و سستی.

داشتن احساس بی قراری و تند خویی.

دشواری در تمرکز به یاد آوردن مسائل مختلف و ناتوانی در تصمیم گیری.
10- داشتن افکاری خطرناک در رابطه با خودکشی و مرگ و یا اقدام برای خودکشی.
11- داشتن مشکلات جسمانی مداوم مانند: سردرد، سوئهاضمه و یا دردهای مزمن که به درمانهای پزشکی پاسخ نمی دهد و برای آنها هیچ علت جسمانی یافته نمی شود.

این نکته مهم را هم باید به خاطر بسپاریم که افسردگی را می توان و بایستی درمان نمود، چرا که می تواند پی آمدهای ناگواری داشته باشد.

علل ایجاد افسردگی

عوامل زیادی می توانند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند از جمله وراثت (ژنها)، شخصیت مستعد افراد (افراد وسواسی، اخساساتی، مضطرب، انعطاف ناپذیر)، سرگذشت نامناسب زندگی (از دست دادن والدین، رفتار والدین، تنبیه شدن، سوءاستفاده های بدنی حوادث غیر مترقبه)، استرس ها و فشارهای عصبی (که در بخش اول متن به خطرات آن اشاره شد)، الگوهای نا مناسب فکری، بیماریهای مزمن جسمی و محیط نامناسب زندگی (خانه های کم نور، نمناک، دکوراسیئن نامناسب و تیره، نبود وسایل فرح بخش، نداشتن تفریحات منظم، کمبود رفاه).

هر یک از عوامل فوق می تواند دلیلی بر ایجاد افسردگی باشد. خیلی از این عوامل از کنترل ما خارج است، مثل عوامل ارثی یا رویدادهای ناخواسته زندگی، ولی بسیاری از عوامل مثل کاهش فشارهای عصبی، افزایش برنامه های فرح بخشف تغییر محیط زندگی و الگوهای نامناسب فکری قابل کنترل است که برای این مهم راهکارهایی را پیشنهاد خواهیم کرد.

درجات و انواع افسردگی

افسردگی را بطور کلی می توان به چهار درجه تقسیم کرد:

1- افسردگی خفیف 2- افسردگی متوسط 3- افسردگی شدید 4- افسردگی بسیار شدید

البته طبقه بندی های دیگری نیز برای افسردگی شده و انواع بسیاری از دافسردگی شناخته شده است که در حوصله این متن نیست و فقط به چند نوع رایثج اشاره می کنیم: افسردگی دو قطبی (مانیا) (حالتی که فرد گاهی بسیار شوخ، خوشحال و پر انرژی است و گاهی افسرده و ناراحت) و افسردگی فصلی (در فصلی که نور کم است مثل پاییز و زمستان فرد حالتی افسرده دارد) افسردگی مادر شدن، افسردگی پس از زایمان و افسردگی یائسگی (سه مورد آخر به علت تغییرات هورمونی در خانمها صورت می گیرد).

دربارۀ افسردگی زنان

از هر 4 نفر زن، 1 نفر افسردگی شدید را در مرحله ای از زندگی خود تجربه مبکند.

بیماری افسردگی، زنان را صرفنظر از ویژگی های نژادی قومی و یا طبقاتی، دو برابر بیش از مردان مبتلا می کند.

افسردگی، عامل شماره «1» ناتوانایی و فعالیت های مختلف در زنان است.

به طور کلی زنان متأهل بیش از زنان مجرد به افسردگی مبتلا می شوند. همچنین افسردگی در میان مادران جوانی که ناگزیر هستند تمام وقت در منزل و در کنار فرزندان خود باشند، بیشتر رایج است.

حداقل 90 درصد از تمامی اختلالا مرتبط با غذا خوردن، در زنان روی می دهد و به طور کلی یک ارتباط قوی بین اختلالا غذا خوردن و افسردگی وجود دارد.

افسردگی ممکن است زنان در معرض خودکشی قراردهد. در حالی که تعداد بیشتری از مردان نسبت به زنان در نتیجه اقدام به خودکشی می میرند، اما تعداد زنانی که دست به خودکشی می زنند، دو برابر مردان است.

فقط یک پنجم از زنانی که از افسردگی رنج می برند، در پی درمان بر می آیند، امیدواریم شما جزو این یک پنجم باشید.
راه کارهای عملی و رفتاری برای جلوگیری و مقابله با افسردگی

کاهش فشارهای عصبی و استرس که در بخش اول کتاب به تفصیل شرح داده شد.

تغییرات اساسی در نحوه زندگی و برنامه های روزمره: در این مورد بطور کلی توصیه می کنیم:
با دوستان خنده رو و شاد خود بیشتر معاشرت نمائید و از درد دل با دوستان غمگین و نا امید خودداری نمائید.
حداقل ماهی یکبار به تماشای فیلمها و خصوصاً تءاترهای شاد و موزیکال و یا کنسرتهای موسیقی پاپ بروید (ترجیحاً با دوستان)

به موسیقی شاد و ملایم بیشتر گوش دهید و کاستهای غمگین و ملال آور را بایگانی نمائید.

سعی کنید در هر کار حتی مشکلات لبخند بزنید و در هر کاری کمی شوخ طبعی و مزاح را چاشنی کنید. در این مورد به نظرات و انتقادات دیگران توجه نکنید.

نگران مشکلات و معظلات اجتماعی که قادر به تغییر آن نیستید نباشید ولی چنانچه توانایی دارید در امور خیریه شرکت کنید. این کار نوعی رضایت قلبی برای شما به ارمغان خواهد آورد. فقط به جاذبه های شیرین آینده فکر کنید نه به مشکلات و دردسرهای احتمالی و بدانید در پس هر مشکلی ممکن است خیری نهفته باشد. با دوستان و همکاران برنامه ها و دوره های ساده برگزار نمائید و در آن بیشتر پیرامون موضوعات امیدبخش و آینده روشن صحبت کنید و مشکلات روحی یکدیگر را التیام بدهید.

احساس کسالت و بی حوصلگی را از خود دور کنید. احساس کسالت مقدمۀ بروز افسردگی است. برای اوقات فراغت خود خصوصاً غروبهای جمعه حتماً از قبل برنامه ریزی کنید. رفتن به یک پیک نیک ساده و یا قدم زدن در پارک یا میهمانی که خرجی هم ندارد می تواند مفید باشد.

ارتباط خود را با افراد بیشتر کنید. با دوستانی که بیشتر تمایل به دیدارشان دارید صحبت کنید، حتی تلفن زدن و درد و دل با این گونه دوستان نیز مفید است. به مکانهای عمومی چون نمایشگاههای مختلف، باشگاههای ورزشی، بازارها، موزه ها، زیارتگاه ها، مراکز خیریه و یا کتابخانه ها و یا هر جایی که تا حدودی باب میل شماست بروید و سعی کنید در برنامه های اجتماعی شرکت کنید. اگر می گوئید حوصله ندارید اشکال کارتان همین جاست در واقع ما می خواهیم این حوصله در شما ایجاد شود.

نکات مثبت خود و دیگران را ببینید. به عبارتی نیمۀ پر لیوان را ببینید نه نیمۀ خالی را. همین حالا از ویژگیهای مثبت خود و اطرافیان چند مورد را نام ببرید. صداقت، مهربانی، سخت کوشی، دلسوزی، گذشت – می بینید که شما و اطرافیان دارای خصوصیات خوب زیادی هستید که می توان در سایۀ آن خصوصیات منفی را کمرنگ تر دید و یا اصلاً نادیده گرفت. پس در کنار زشتی ها زیبائیها را هم ببینیم.هر گلی خار هم دارد ولی در کل گل زیباست.

جملات و عبارات دلگرم کننده را با خود تکرار کنید. مثلاً هنگام یک پیشامد ناگوار صبور باشید و با خود بگوئید «این روز نیز مانند روزهای سخت دیگر می گذرد و من دوباره به آرامش و خوشبختی خواهم رسید هر انسانی در زندگی روزهای سخت (بی پولی، بی کاری، بی خانمانی، غربت و غیره) دارد ولی دائمی نیست پس قطعاً اجازه نمی دهم چنین چیزهای موقتی،زندگی و آینده مرا تباه سازد»

دربارۀ ارزوها و مسایل شیرین و امیدهای خود تصاویر دلپذیری بسازید و آن ها را در ذهن خود مرور کنید و یقین داشته باشید رسیدن به آنها دور از دسترس نیست.

نسبت به مشکلات زندگی واقع بین باشید. در صورت بروز مشکلی در زیندگی به خود یادآوری کنید که بدتر از این نیز می توانست پیش بیاید و از اینکه مسئله موجود چندان هم فاجعه آمیز نبوده احساس خرسندی کنید. بطور کلی در هر حالتی همیشه حالت بدتر را در نظر بگیرید. اگر دزد به خانه تان زده، تصور کنید اگر دزد خسارت جانی هم می زد چه می شد؟ یا اگر مشکل مادی دارید اگر سلامتی نداشتید چه می شد؟

از مسائل و شختی های زندگی درس بیاموزید و ارزش این یادگیری را ارزشمندتر از آن سختی های زندگی درس بیاموزید و ارزش این یادگیری را ارزشمندتر از آن سختی بدانید. هر یک از مشکلات زندگی درسهایی را برای آینده به ارمغان خواهد آورد. پس تجربه های خود از این مبارزات را کوچک نشمارید. شما با این تجارب قدرتمند خواهید شد بی شک در آینده استنفاده هایی گران بها از آن خواهید کرد.
10- از تکنیکهای آرامشبخش مثل مدیتیشن، یوگا و یا تکنیکهای سادهتر غافل نشوید این گونه حرکات را می توانید در مراکز مشاوره بیاموزید و یا از کتابهای مربوطه استفاده نمائید (چند حالت ساده که می توانید به راحتی انجام دهید در بخش اول متن به آن اشاره شد) دویدن ملایم، پیاده روی منظم و حتی ئپوشیدن لباس مناسب، خصوصاً کفش راحت نیز در ایجاد آرامش مؤثر هستند.
11- چنانچه از لحاظ اعتقادی توانایی دارید با خدای خود راز و نیاز کنید و به او توکل نمائید. آمار نشان داده کسانی که خالصانه عبادت می کنند (نماز، دعا، ذکر، تسبیح) دارای آرامش بیشتری هستند. ولی این امر در مورد کسانی که از روی تکلف و اجبار یا تزویر عبادت می کنند صحت ندارد.

12- سعی کنید اعتماد به نفس و احترام به خود را افزایش دهید. برای اینکه بدانیم از این نظر چه نوع آدمی هستیم و همینطور با ایجاد تنوع کمی از خستگیتان بکاهیم، یک تست خودشناسی انجام دهیم.

تست خودشناسی (میزان اعتماد و احترام به نفس)

هر کس از خودش تصور و تصویری دارد. اینکه این تصورها تا چه اندازه با واقعیت مطابقت دارد و اینکه افراد تا چه اندازه در شناخت و ارزیابی خود صادقانه عمل می کنند، چیزی است که با انجام دادن تست زیر برای شما روشن خواهد شد.

اما قبل از انجام تست زیر بخاطر داشته باشید که افراد و اشخاص به دو دسته تقسیم میشوند.

یک گروه که تحت تأثیر محیط و همسالان هستند و در هر موردی از اشخاص مختلف نظرخواهی می کنند.

گروه دیگر، گروهی هستند که اگرچه از دیگران نظرخواهی می کنند اما بر اساس رفتارهای خود، بینش و نگرش شخصی خود تصمیم گرفته و عمل می کنند. این اشخاص در ذهن خودشان، خود را فردی مفید و قابل احترام می دانند و در تمام مسیر زندگی به گونههای عمل می کنند تا موفقیتهای بیشتری به دست آوردند.

در جامعه ما این اشخاص راکهاز اعتماد نفس بالایی برخوردار هستند افرادی موفق میدانیم.

اگر دوست دارید کهشما نیز در جامعه مراتب رشد و ترقی را طی کنید، اگر می خواهید استرس و افسردگی به سراغتان نیاید، اگر دوست دارید که دیگران به دیده احترام به شما نگاه کنند، باید دیدتان را نسبت به خودتان به گونه ای تغییر دهید که جایگاه ویژه ای را برای خود دست و پا کنید. فراموش نکنید تا خودتان به خود احترام نگذارید، دیگران این جایگاه را برای شما قائل نخواهند شد.

موارد زیر را بخوانید و در جواب کاملاً موافقم، موافقم،مخالفم و کاملاً مخالفم یکی را انتخاب کنید.

من خودم را انسانی موفق نمی دانم.

من در مجموع از خودم دیدی مثبت دارم.

من از خودم رضایت کاملی دارم.

گاهی اوقات احساسم از خودم این است که قدرت هیچ کاری ندارم.

نمی توانم برای خودم احترام زیادی قائل شوم.

فکر می کنم نسبت به دیگران از ویژگیهای بهتری برخوردار هستم.

من از عهده هر کاری بخوبی برمیآیم.

حداقل به اندازه دیگران با ارزش هستم.

ویژگی و خصوصیتی که مایه مباهاتم شود، ندارم.

بعضی وقت ها احساس می کنم که فردی بی فایدهام و به هیچ دردی نمیخورم.
در پاسخ به کاملاً موافقم 4 امتیاز، موافقم 3 امتیاز، مخالف هستم 2 امتیاز و کاملاً مخالف هستم یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. در مورد سؤالات 1 ، 4 ، 5 ، 9 ، 10 برعکس نمره بدهید یعنی کاملاً موافقم 1 ، موافقم 2 ، مخالف هستم 3 و کاملاً مخالفم 4 امتیاز بدهید.
هر اندازه امتیاز بالاتری کسب کنید، جایگاه بیشتر برای احترام خودتان در نظر گرفته اید و این به معنای این است که خودتان را با ارزش می دانید نه اینکه خود را بالاتر از دیگران بشمارید.

این افراد اگرچه خود را فردی مفید می شمارند، اما برای خودشان حد و مرزهایی در نظر می گیرند و همواره در این تلاش هستند که به جایگاههای بهتر و والاتری دسترسی یابند.

این افراد همواره به این علت درصدد ترقی خویش هستند و به این علت روز به روز پلکان ترقی را با سرعت و استحکام بیشتری طی می کنند.

در این پرسشگری، اگر زیر 20 امتیاز به دست آورید به این معنا است که اعتماد به نفس شما کم است.

اگر بین 20 تا 30 امتیاز به دست آورید یعنی اینکه از نظر اعتماد و احترام به خودتان متوسط عمل می کنید. امتیاز بین30 تا 35 حد متوسط خوب، 35 تا 39 عالی و بیشتر از آن فوقالعاده است.

اگر این تست نشان داد اعتماد به نفس شما پایین است سعی کنید آنرا افزایش دهید چرا که یکی از عوامل افسردگی و فشار عصبی می تواند کمبود اعتماد به نفس باشد.

تا این قسمت کتاب با استرس و افسردگی، علل و راههای مبارزه با آن آشنا شدید، برای انکه تا حدودی به تشخیص افسردگی خود پی ببرید یک تست دیگر برایتان تهیه کرده ایم. در انتهای کتاب ایت تست ارائه شده است. آنرا انجام دهید، چنانچه نتیجه بیانگر وجود افسردگی تست های مخصوص و مصاحبه به نوع و درجۀ افسردگی شما پی ببرد. به خاطر داشته باشید تشخیص قطعی افسردگی در صلاحیت متخصص است، هرگز خودسرانه به خود و دیگران برچسب افسردگی نزنید.

اگر تا اینجای متن حالتان بهتر نشده، مأیوس نشوید، قبل از این که بخواهید به خود تلقین کنید افسردگی و مشکلات روحی شما بهبود نمییابد شما را در بخش بعدی کتاب به ویتامینهای دوازدهگانه روح میهمان میکنیم. میل کردن این ویتامینها یا بهتر بگوئیم آشنایی و کاربرد این ویتامینها می تواند در نوع تفکر و زندگی شما نقش مثبتی داشته باشد و یقیناً در کاهش مشکلات روحی و افسردگی و نیز افزایش روحیه شما مؤثر است.

 


مدیر سایت پایان نامه بازدید : 300 یکشنبه 16 مهر 1396 زمان : 15:10 نظرات (0)

 

gl/l (1193)

جامعه نمرات درس های کلاس های دوم رياضی فيزيک و دوم تجربی دبيرستان عطار

نمونه نمرات رياضی و فيزيک کلاس 201و202 دبيرستان عطار

داده ها:14 – 20 – 20 – 20 – 17 – 20 – 16 – 20 – 7 = نمرات رياضي کلاس 201 و202

12 – 17 – 18 – 15 – 14 – 7 – 17 – 17 – 10

13 – 10 – 10 – 9 – 10 – 13 – 20 – 6 – 8

20- 18 – 14 – 7 – 6 – 20 – 7 – 13 – 10

12 – 20 – 20 -17 -14 -17 -17 – 20 – 8 =نمرات فيزيک

کلاس 201و202

10 – 19 – 15 – 12 – 13 – 10 – 18 – 15 -7

9 – 10 -13 – 12 – 10 – 10 – 12 – 8 – 9

15 – 16 – 9 – 8 – 7 – 14 – 6 -11 – 11

اعداد تصادفی: 10عدد تصادفی از بين نمرات رياضي
شماره 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

عدد تصادفی
332/0 431/0 399/0 108/0 593/0 199/0 877/0 298/0 743/0 362/0

36*
95/11 51/15 36/14 88/3 34/21 16/7 57/31 72/10 74/26 03/13

شماره انتخاب شده 12 16 15 4 22 8 32 11 27 14

اعداد تصادفی از بين نمرات فيزيک

شماره 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

عدد تصادفی
229/0 691/0 301/0 719/0 812/0 603/0 551/0 111/0 205/0 431/0

36*
24/8 87/24 83/10 88/25 23/29 7/21 83/19 99/3 38/7 51/15

شماره انتخاب شده 9 25 11 26 30 22 20 4 8 16

دسته بندی داده ها و جدول فراوانی:

دامنه تغييرات:R=b-a

دامنه تغييرات نمرات رياضي R=20-6=14 =>R=14

دامنه تغييرات نمرات فيزيک R=20-6=14 =>R=14

طول دسته

جدول فراوانی نمرات رياضي

درصد فراوانی نسبی
فراوانی نسبی
فراوانی تجمعی
(Fi) فراوانی (fi) مرکز دسته xi دسته

2/22%

8 8 75/7

6/16%

14 6 25/11

2/22%

22 8 75/14

8/38%

36 14
25/18

36

جدول فراوانی نمرات فيزيک

درصد فراوانی نسبی
فراوانی نسبی
فراوانی تجمعی
(Fi) فراوانی (fi) مرکز دسته xi دسته

25%

9 9 75/7

5/30%

20 11 25/11

2/22%

28 8 75/14

2/22%

36 8
25/18

36

نمودار ساقه و برگ:

نمودار ساقه و برگ نمرات درس رياضي

برگ ساقه

9 8 7 7 7 7 6 6
8 8 7 7 7 7 6 5 4 4 4 3 3 3 2 0 0 0 0 0
0 0 0 0 0 0 0 0 0
1
2

نمودار ساقه و برگ نمرات درس فيزيک

برگ ساقه

9 9 9 8 8 8 7 7 6
9 8 7 7 7 6 5 5 5 4 4 3 3 2 2 2 2 1 1 0 0 0 0 0
0 0 0 0
1
2

شاخص های مرکزی:

مد: داده ای که بيشترين فراوانی را دارد.

14 – 14 – 14 -13 – 13- 13 – 12 – 10 – 10 – 10 – 9 – 8 – 7 – 7 – 7 – 7 – 6 – 6

20 – 20 – 20 -20 -20 – 20 – 20 – 20 – 18 – 18 – 17 – 17 – 17 – 17 – 16 – 15

هشت بار=20 مد نمرات درس رياضي

13- 13 -12- 12- 12-12-11–11–10 – 10 – 10 – 10 – 9 – 9 – 9 – 8- 8 – 8 – 7 – 7 – 6

20 – 20 – 20 – 19 – 18 – 17 -17 – 17 -16 – 15 – 15 – 15 – 14 – 14

پنج بار= 10مد نمرات درس فيزيک

ميانه:

ميانه نمرات درس رياضي

ميانه نمرات درس فيزيک

نمودار جعبه ای :

نمودار جعبه ای نمرات درس رياضي

18= چارک سوم14= چارک دوم(ميانه)20=بيشترين مقدار6= کمترين مقدار

نمودار جعبه ای نمرات درس فيزيک

5/15=چارک سوم 12=ميانه 5/9=چارک اول 20=بيشترين مقدار 6=کمترين مقدار

ميانگين:

ميانگين نمرات رياضي

ميانگين نمرات فيزيک

واريانس:

واريانس نمرات رياضی

انحراف معيار:

انحراف معيار نمرات درس رياضی

ضريب تغييرات:

ضريب تغييرات نمرات درس رياضی

 


مدیر سایت پایان نامه بازدید : 277 یکشنبه 16 مهر 1396 زمان : 13:49 نظرات (0)

 


 

تا چند دهه گذشته سازمانها به عنوان ابزارهايي برای ايجاد هماهنگی بين افراد و کنترل افراد در راستای دستيابی به اهداف بودند ولی امروزه سازمانها با نگرش وسيع‌تر درنظرگرفته مي‌شوند و به مفاهيمي چون فرهنگ و ارتباطات سازمانی توجه ويژه ای مي‌شود. تقريبا در دو دهه گذشته بسياری از دانشمندان و محققان مديريت به بررسی نقش فرهنگ و ارتباطات در عملکرد سازمانها پرداخته و تحقيقات و مطالعات فراوانی نيز در اين زمينه انجام گرفته است. ارتباطات سازمانی يک موضوع پيچيده و نقش آن در عملکرد سازمان بسيار حائز اهميت است. توجه به فرهنگ و ارتباطات سازمانی منحصر به مراکز علمی نيست، بلکه سازمانهای تجاری و توليدی نيز از آن بعنوان کليد موفقيت ياد نموده‌اند .

 

1-1- بیان مسئله :

سازمان به عنوان يك نهاد اجتماعي نيازمند ارتباطات است. مديران دريافته اند كه ارتباطات مؤثربا كاركنان و درك انگيزه هاي ارتباطي آنان در توفيق مديران در دستيابي به اهداف طراحي شدۀ سازمان عامل مؤثري است. ارتباطات مؤثر را قلب مديريت مي دانند. ارتباطات مؤثر، هدف به حساب نمي آيد بلكه بايد وسيله اي براي كسب هدف تلقي شود ارتباطات ذاتي نيست بلكه اكتسابي است و ارتباطات سازمانی فرآیندی است که می توان  بوسیله آن سیستمی را برای گرفتن اطلاعات و تبادل معانی با افراد و سازمانهای فراوان داخل و خارج سازمان برقرار کرد (رضاییان ،1382). ارتباطات سازمانی تاثیر خود را زمانی نشان می دهد که  مرتبط با مدیریت دانش یعنی ایجاد فرایندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش های مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی و انتقال آنها به تصمیم ها و اقدامات سازمان و افراد باشد. (ابطحی وصلواتی،1385 ).لذا پژوهش هایی که اثر ارتباطات سازمانی برمدیریت دانش را مورد مطالعه قرار دهند اندک هستند و وجود پژوهشی منسجم در این زمینه به چشم نمی خورد.

سازمان های آینده، سازمان هایی دانش محور خواهند بود و به طور کلی شامل متخصصینی هستند که مسیر و قواعد کار خود را از مجرای بازخوردهای دریافت شده از همکاران، مشتریان و رؤسایشان تنظیم می کنند لذا این موضوع می تواند کارا  باشد و بر این مبنا، مرکز ثقل به کارگیری نیروی کار ازکارکنان ساده و فیزیکی به کارکنان دانشی تغییر خواهد کردکه در برابر رویکرد های رفتاری که فضای کسب و کار، بیش از صد سال پیش از محیط های نظامی گرفته بود، مقاومت خواهند کرد  و تحولی در عرصه های فعالیت سازمانی پدید خواهند آورد)دراکر[1]، 2000).

 

1-2- اهمیت و ضرورت انجام پژوهش :

با توجه به ارتباطات مختلف سازمانی و نحوه تعامل بین کارکنان و مدیران هرواحد با همدیگر و واحدهای دیگر در بخش های مختلف که تاثیری مستقیم بر خود کارکنان و سازمان خواهد داشت ، بنظر میرسد مدیریت دانش را که شامل  فرایندهای لازم برای شناسایی ، جذب داده، اطلاعات و دانش های مورد نیاز سازمان و انتقال آنها به تصمیم ها و اقدامات سازمان در جهت حفظ دانش است به گونه اي مورد تاثیر قرار خواهد داد که بازخور آنرا میتوان بطوری واضح و آشکار در سازمان مشاهده نمود.

فرايند ارتباطات در سازمانها پيچيده است و اين پيچيدگي بدان سبب است که افراد داراي ويژگي هاي خاص، يکسونگري ها و توانايي هاي متفاوت هستند. از سوي ديگر ويژگي هاي سازماني، مثل سلسله مراتب اختيارات  يا تخصص اعضاي سازمان بر اين پيچيدگي مي افزايد. با وجود اين ارتباطات در درون سازمان محور فرايند هايي چون قدرت ، رهبري و تصميم گيري قرار مي گيرد. ساختار سازماني شکل ارتباطات را تعيين مي کند و سپس ارتباطات شکل ساختار را دگرگون  مي سازد (پارسائيان و اعرابي،1385).

با بررسی در زمینه عوامل تاثیرگذار برمدیریت دانش از طریق واحدآموزش شرکت مخابرات در سال 1392مشخص گردید پژوهش هایی به بررسی اثر متغیر های گوناگون بر مدیریت دانش در شرکت مخابرات پرداخته اند که از این بین می توان به فرهنگ سازمانی با 75%  ، سرمایه اجتماعی  با 84% ، رضایت شغلی با 68%  ، مهارتهای مدیریتی با 85% و اخلاق حرفه ایی با 80%  اشاره نمود. لذا در این بین پژوهشی که تاثیر ارتباطات سازمانی بر مدیریت دانش را مورد بررسی قرار دهد وجود ندارد و با توجه به بحث ارتباطات سازمانی در سازمانها و تاثیر به سزای آن در بهروری سازمانها ضروری می نمود که تاثیر ارتباطات سازمانی بر مدیریت دانش نیز مورد مطالعه و پژوهش قرار گیرد تا درصد تاثیر این مقوله نیز تعین گردد و بتوان پس از پژوهش نتایج حاصله را جهت کاربردی کردن در اختیار شرکت مخابرات و دیگر ذینفعان آن قرار داد (واحد آموزش مخابرات،  1392).

همجنین در سازمان عدم توجه به ارتباطات یک طرفه و دو طرفه ، ارتباطات رسمی و غیررسمی و مسیر طی پیام موجب پیچیدگی ارتباطات می شود و در نتیجه سوء تعبیر و تفسیر را در سازمان افزایش می دهد (فخیمی ، 1379). لذا درک صحیح از ارتباطات در سازمان و حذف موانع ارتباطی سبب ارتباطات مفید در سازمان خواهد شد (فخیمی ، 1379).

برخي از صاحبنظران معتقدند که در بررسي فرايند ها و الگوهاي ارتباطي در سازمانها همواره بايد محتوي، جهت مسير  و سبک ارتباطات سازماني را مشخص کرد( ميلر کاترین[2]، 1994). هر کدام از اين معيار ها در مکاتب و رويکرد هاي مختلف سازمان و مديريت تعريف و جايگاه خاصي دارند. آنجه که نظريه هاي منابع انساني به رويکرد هاي روابط انساني اضافه مي کنند، تاکيد بر مشارکتي است که کارکنان از طريق آراء و نظراتشان اعمال مي کنند. رويکرد منابع انساني از بسياري از جهات با رويکرد کلاسيک متفاوت است بويژه در اينکه کارگران را نه فقط عامل کار جسمي بلکه کار فکري نيز مي داند. اين رويکرد از اين جهت که کارگران سرمايه هايي تلقي مي شوند که با نظرات خود براي بهتر کردن وظايف کاري مي توانند موجب تحقق اهداف سازماني شوند با رويکرد روابط انساني متفاوت است (میلر ،1994).

1-3- اهداف پژوهش :

1-3-1- هدف اصلي پژوهش :

1-3-2- اهداف فرعي :

 

1-4- سوالات پژوهش :

1-4-1 مسئله اصلي پژوهش :

1-4-1  پرسش هاي فرعي پژوهش :

[1] Drucker , Peter

مدیر سایت پایان نامه بازدید : 342 شنبه 17 تیر 1396 زمان : 13:49 نظرات (0)

 

 

در سازمان‌های دولتی  مهمترین و حساس‌ترین نقش‌ها را مدیران و رهبران سازمان ها برعهده دارند. رابینز[1] (2004)، رهبری را عبارت از توانایی در اِعمال نفوذ یا اثرگذاری بر یک گروه، در جهت تامین هدف ها تعریف می کند. لاک واگنر[2] (2001)، رهبری را فرایند برانگیختن دیگران به کنش در جهت هدفی مشترک می داند (شیرزاد و شعبانی، 1390). سبک های رهبری، الگوهای رفتاری هستند که توسط رهبر برای حل مسائل، هدایت و تدوین چشم اندازهای سازمانی بکار گرفته می شود Mahmood ,2010)&( Awan.  اگر مدیران سازمان‌های دولتی بتوانند شرایطی فراهم آورند که نیروهای بالقوه کارکنان را بالفعل کنند، مسلماّ عملکرد این سازمان‌ها بهبود خواهد یافت، از این رو توانمندسازی کارکنان ضرورت می‌یابد. همچنین به منظور اینکه مدیران سازمان‌های دولتی بتوانند به خوبی به وظایف و فعالیت‌های محوله خود بپردازند بایستی کارکنان این احساس را داشته باشند که مدیرانشان قابل اعتمادند و این در حالی است که اعتماد در سازمان‌های دولتی کشور ما در سطح پایینی قرار دارد. حال با توجه به بی‌تفاوتی کارکنان دولت و عدم اعتماد در سازمان‌های دولتی و نظر به این که اعتماد و توانمندسازی از ویژگی‌های موثر در رهبری خدمتگزار به شمار می‌روند و تاکید زیادی بر آن‌ها شده است، به نظر می‌رسد که توسعه الگوی رهبری خدمتگزار می‌تواند راه‌حل مناسبی برای رفع این دو معضل اساسی در سازمان‌های دولتی محسوب گردد (قلی پور و همکاران، 1388). رهبری خدمتگزار فرایندی است که  با نفوذ درافراد، آنان رابه طور داوطلبانه وخود خواسته در راستای وصول به اهداف گروهی به تلاش وا می دارد رهبری گفته می شود.رهبری فرایند تغییر هدف دارای است.که از طریق مقصود مشترک به هم می پیوندند وحرکت به سوی چشم انداز را آغاز می کنند (نصراصفهانی،1390). در 15 سال گذشته نیز اعتماد به منزله عنصری حیاتی در موفقیت چشمگیر تحقیقات در زمینه اعتماد را می‌توان به این واقعیت نسبت داد که سازمان‌ها از کمبود اعتماد در بین مدیران و کارکنان خود رنج می‌برند (قلی پور و همکاران،1388) وجود جو اعتماد موجب تقسیم اطلاعات، تعهد نسبت به تصمیمات، رفتار شهروندی سازمانی، بهبود روحیه کارکنان و افزایش نوآوری می‌شود و به مدیریت اثربخش سازمان‌ها کمک می‌کند، از این رو اندیشمندان مدیریت اعتماد را عامل مهمی در همکاری و تعارض، سبک‌های رهبری، پیش‌فرض‌های مدیریت نسبت به کارکنان، تغییر و بالندگی سازمان، مشارکت، ارتباطات و قراردادهای اجتماعی می‌دانند.اعتماد عبارت است از مجموعه ای از عقاید دربارۀ طرف مقابل ،  که منجر به این می شود که شخص (اعتماد کننده) باور داشته باشد که  اعتماد پیامدهای مثبتی برای اعتماد کننده به همراه دارد(Zahidul Islam, et al.,2011). لذا بایستی راه‌حل‌هایی به منظور رفع این مشکل ارایه کرد، مشکلی که اگر به آن توجهی نشود، در آینده ممکن است زمینه بسیاری مشکلات را در سازمان‌ها فراهم آورد زیرا سازمان‌ها برای پاسخگویی به تغییرات محیطی، به کارکنانی توانمندتر نیاز دارند. توانمندسازی کارکنان یکی از راهبردهای مهم تطابق بهتر با تغییرات خارجی است. توانمند سازی بر عملکرد کارکنان تاثیر مثبت دارد (Chiang and Hsieh, 2012). «فرد ریسکون» معتقد است که مشکل واقعی اداره عمومی، گسیختگی و گسستگی بین سازمان‌ها و کارکنانش است. در نتیجه آن چه که بایستی مورد توجه قرار گیرد آن است که چگونه این سیستم‌ها می‌توانند به صورت ارگانیزمی برای توسعه گروه از طریق همکاری، خادمیت و توازن بین افراد و سیستم عمل کنند. سپس می‌توان رهبری خدمتگزار را به عنوان الگویی ویژه برای مدیران سازمان‌های عمومی در نظر گرفت. رهبران ایده‌آل رهبرانی هستند که همواره به خدمت‌رسانی به پیروان و احترام به شان و مقام آن‌ها متمایل بوده و به رشد و پیشرفت سازمان و حداکثرسازی ظرفیت کارکنان خود اهمیت می‌دهند. رویکردهای سنتی به رهبری باعث ایجاد موانعی در پرورش کارکنان مولد در سازمان‌ ها می‌شوند و این در حالی است که در رویکردهای جدید به رهبری، به خصوص خدمتگزار، توانمندسازی عاملی محوری و اساسی به شمار می‌رود مقاله حاضر بر آن است که ضمن معرفی نظریه رهبری خدمتگزار، تاثیر آن را بر دو متغیر اعتماد سازمانی و توانمندسازی مورد بررسی قرار دهد.

 

1-3) اهمیت و ضرورت پژوهش

ضرورت، اهمیت جایگاه و نقش رهبری در سازمان بر کسی پوشیده نیست. رهبري يکي از ضرورت هاي اصلي براي انجام فعاليت هاي بسياري از سازمان هاي امروزي است. سازمان هاي موفق مشخصۀ عمده اي دارند که به وسيله آن از سازمان ها ي ناموفق متمايز مي شوند؛ اين مشخصه، رهبر ي پويا و اثربخش است (قربانبان و همکاران، 1389). یکی از اشکال رهبری که در زاویه ارایه خدمت، رشد، توسعه و توانمندسازی یه رابطه بین رهبر و پیروان توجه دارد، رهبری خدمتگزار است. رهبری خدمتگزار، توان و پتانسیل زیادی در جهت بهبود رهبری سازمان داراست. رهبر خدمتگزار، دارای انگیزه بالایی برای تمرکز بر نیازهای پیروان است و خدمت کردن به آنان را در هسته و مرکز امور خود قرار می‌دهد. رهبران خدمتگزار همواره دغدغه تعالی و رشد انسان‌ها دارند. آنان پیروان را به داشتن تعهد، فداکاری، نظم و انضباط، تعالی و بهترین بودن تشویق می‌کنند و ارزش‌های خوب را فراتر از حرف و شعار از طریق نشان دادن در عمل و تکرار خود در فرهنگ سازمانی تزریق می‌کنند (قرایی پور، 1387).چالش‌های محیطی در عصر حاضر سازمان‌ها را وادار نموده که همواره در جستجوی راه‌هایی به منظور حفظ و بقای خود باشند. در این میان استفاده از توانایی‌‌های بالقوه منابع انسانی و بالفعل درآوردن این نیروها و استعدادهای شگرف برای هر سازمان مزیتی بزرگ به شمار می‌رود. سازمان‌ها نیز به منظور پاسخ به تغییرات محیطی به کارکنانی توانمندتر از گذشته نیاز دارند. لذا می‌توان گفت که توانمندسازی کارکنان به عنوان یکی از راهبردهای مهم به منظور تطابق با تغییرات خارجی به موضوعی مهم در مدیریت و رهبری سازمان‌ها تبدیل شده است (حضرتی، 1387).اسکات و ژافه درمورد این که چرا کارکنان را توانمند سازیم می‌نویسد: سازمان هم از درون و هم برون مورد هجوم قرار می‌گیرد. از جنبه‌ی بیرونی رقابت شدید در سطح جهانی، تغییرات سریع باور نکردنی، تقاضای جدید برای کیفیت و خدمات و محدودیت‌ منابع، پاسخگویی سریع را از سازمان می‌طلبند. از جنبه درونی کارکنان احساس می‌کنند که با آنان صادقانه برخورد نمی‌شود و مایوس و سرخورده می‌شوند. سازمان نیز پیوسته توقع بیشتری دارد و مرتبا قواعد بازی را تغییر می‌دهد.اعتماد موضوعی بین رشته‌ای می‌باشد و از رشته‌هایی مانند روان‌شناسی و جامعه‌شناسی نشات می‌گیرد واز اهمیت زیادی نیز در علوم سیاسی، حقوق و رفتار سازمانی برخوردار می‌باشد. اعتماد عنصری کلیدی در سازمان‌ها محسوب می‌شود، زیرا مشارکت اثربخش را در سازمان ممکن می‌سازد. اعتماد موجب تقسیم اطلاعات، تعهد به تصمیمات، رفتار شهروندی سازمانی، رضایت شغلی، بهبود روحیه کارکنان، افزایش نوآوری و مدیریت اثربخش سازمان کمک زیادی می‌کند.در سازمان‌های توانمند کارکنان با احساس مالکیت، افتخار و مسئولیت افکار خود را خلاقانه پیاده می‌کنند. توانمندسازی مهم‌ترین ابزاری است که در آن کارکنان و سازمان لازم و ملزوم یکدیگرند و شیوه‌ای است برای ایجاد روحیه مشارکت در کارکنان از طریق فرآیند دخالت و واگذاری مسئولیت، این شیوه کارکنان را تشویق می‌کند در مورد کارهای خویش، خودشان تصمیم بگیرند و امکان کنترل بیشتری بر کار داشته باشند. در افراد یک حس اعتماد، انرژی، تعهد، مسئولیت و غرور به کارشان ایجاد می‌کند که از آن به عنوان یک اصل حیاتی سازمان‌های امروزی می‌توان نام برد. توانمندسازی راه جدید اداره کردن سازمان‌های مستعد با آینده‌ی پیچیده‌تر و رقابتی‌تر است و به عنوان عاملی نجات‌بخش به یکی از داغ‌ترین مباحث روز مدیریت بدل گشته است و می تواند موفقیت سازمان‌ها را تضمین کند (منوریان و نیازی، 1385).رابطه میان رهبری خدمتگزار و اعتماد از ارزش و اهمیت بسیاری برخوردار می‌باشد. بدین علت که اعتماد جزیی از فرهنگ سازمان به شمار می‌رود و رهبران خدمتگزار در شکل‌دهی به اعتماد نقشی اساسی ایفا می کنند. رابرت گرین لیف[3] معتقد است که اعتماد جزو موارد کلیدی و محوری برای رهبران خدمتگزار به شمار می‌رود لذا می‌توان اعتماد را جزو جدایی ناپذیر در رهبری خدمتگزار به شمار آورد. توماس و دلتون[4] معتقدند که محیط سازمان می‌تواند تاثیر شگرفی در شناخت و ادراک کارکنان در توانمندسازی کارکنان داشته باشد. فلسفه اساسی که در پشت این رویکرد قرار دارد این است که رویکردهای سنتی به سازمان باعث ایجاد موانعی در پرورش کارکنان مولد در سازمان‌ها می‌گردد و رهبران سنتی به دلیل نگرش‌های مستبدانه خود هرگز قادر به توانمندسازی خود نخواهد بود و این در حالی است که در رویکردهای جدید به رهبری تاکید زیادی بر توانمندسازی شده و توانمندسازی عامل محوری در رهبری عالی به خصوص رهبری خدمتگزار به شمار می‌رود (Petterson, 2003).

[1] Robbins

[2] Lockwagner

[3] Robert Green Leaf

مدیر سایت پایان نامه بازدید : 364 شنبه 17 تیر 1396 زمان : 13:49 نظرات (0)

تعداد صفحات : 97

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 968
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 48
  • آی پی دیروز : 63
  • بازدید امروز : 58
  • باردید دیروز : 91
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 58
  • بازدید ماه : 1,569
  • بازدید سال : 12,948
  • بازدید کلی : 262,588